مونولوگ

‌‌

می‌شود که بشود


با دستم راستم پفیلا می‌خوردم. همان‌طور شروع کردم به آشپزی بدون دست راست. بعد دیدم بد نیست ادامه بدهم و اینگونه شد که یک‌دستی برنج را پختم. قسمت سختش آنجا بود که برنج را از سینی داخل کاسه می‌ریختم و نمی‌دانستم با دستم سینی را در هوا نگه دارم یا خروج برنج از سینی را کنترل کنم. و آنجا که برنج خیس را از کاسه درون قابلمه می‌ریختم و مقدار زیادی ته کاسه چسبیده بود و نمی‌دانستم با دستم کاسه را در هوا نگه دارم یا برنج را به سمت قابلمه هدایت کنم. و آنجا که می‌خواستم لباس دمکنی به تن درب قابلمه بپوشانم. و آنجا که با دست غیر غالب می‌خواستم هم بزنم. و آنجا که درب قوطی نمک را می‌خواستم باز کنم. و آنجا که برنج را می‌شستم. نه، این یکی خیلی آسان بود 😆


+ ضمنا محض اطلاع، بنده اصلا آشپز خوبی نیستم. گفتم که شک و شبهه‌ها رفع بشود.

  • نظرات [ ۳ ]
میرزا مهدی
۲۴ دی ۹۸ , ۱۸:۴۱

کیک پز خوبی هستی ولی

پاسخ :

کاش حرفتون درست بود، ولی نیست
پا ییز
۲۴ دی ۹۸ , ۱۹:۲۳

Aja...b 

پاسخ :

Zane Mash Raja...b :)
نمی‌دونم چه ربطی داره ها، ولی وقتی بچه بودیم، بچه‌ها اینو می‌گفتن، من نمی‌گفتمااا :)))
پا ییز
۲۴ دی ۹۸ , ۲۱:۳۳

😂😂😂😂

Are midunam 😅

پاسخ :

:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan