مونولوگ

‌‌

سی


عمارت بی کلون

دلعمارتیستآنراهزاراندرونی، کههرچهدرآنداخلشوندپرنشود. بهوشکهدخمههایآنراازسوسوعنکبوتپرنکنی. دالانهاداردودهلیزها،خلایقدائمادرآنهادرآمدوشدند. برخیدرکورهراههایآنمیچرخندوبرخیآزادوبیزحمتدرسرسراهایدلگشامیگردند. لیکدرعمارتپرقدروارجبرکلونهردخمهوتالارقفلینهادهاستگاهسستوگاهقایم، کهازجلوسرهگذرانواراذلممانعتکندکهدلنهازبرایقرارهمهکساست. هردلازمقیمانخودقوتگیرد، نوردالانهاازیمنحضورمقیماناستواستحکاموسنگینیدلبستهبهقدمتاقامتشان. بعضازدلهارایکمقیماستوچنانسنگینمقیمیستکهازهرچهدلبراستبینیازشمیکند وبعضازآنهاچنانبیقفلوکلوناستکههررهگذریلختیدرآنمیآرمد وسپستکهایازآنبرداشتهباخودمیبردودائماازوزنواستحکامدلمیکاهد.


نه سزای باشد ای دل که تو بی مقیم باشی
نه چنان به ناتوانی که تو بی حریم باشی
به جهان یکی گزین کن که به دل قرار گیرد
نه چنین که با خلایق دل خود سهیم باشی


+ فکر کنم این یکی از لذت‌های دنیاست که من مکرر دارم تجربه‌ش می‌کنم. اینکه طبق معمول حین نوشتن خوابم برد :)

  • نظرات [ ۹ ]
دُردانه ⠀
۱۸ مهر ۹۸ , ۱۱:۲۱

چرااینجوریپستمیذاریخوشتمیادماهماینجوریکامنتبذاریمآیا؟ :))

والا :))

پاسخ :

آرهخوشممیاد =)))
ار کیده
۱۹ مهر ۹۸ , ۱۰:۱۰

دوست ندارم بخونمش. سخته :/

پاسخ :

تنبل :/
;)))
واران ..
۱۹ مهر ۹۸ , ۱۴:۳۹

فعلا تا اینجاش رو خوندم با اون خطت ایش :/

دیپلم کجا گرفتی فرزندم ؟!:|:))

املا و ویرایش چند شدی دخترم ؟!:| 

 

دل عمارتیست آنرا هزار اندرونی ، که هر چه در آن داخل شوند پر نشود 

بهوش (به هوش ) که دخمه های آنرا از سوسو عنکبوت پر نکنی !

دالان ها دارد و دهلیزها ، خلایق دائما در آنها / آن ها در آمد و شدند !

برخی در کوره راههای آن می چرخند و برخی آزاد و بیزحمت / بی زحمت در سرسراهای دلگشا می گردند.

لیک در عمارت پر قدر وار کلون ؟! 🤔 ( من بودم کلون نمی نوشتم :| نمیدونم این درست گفتم یا نه حتی ؟! ولی خب من کلون نمی نوشتم  ) هر دخمه و تالار قفلی 

 

تا باقی زیرنویس این متن عجق وجق / اجق وجق و دست خط قورباغه ای:دی  شما و تا درود دیگر بدرود :)))

 

نوشتم که دوستان به زحمت نیافتن برای این متن :دی 

از قصدم نوشتمش :دی 

 

+

سلام :) 

ولی واقعاااا دیووونه ای تسنیم :|:)

و من از تو دیونه تر :|:)) که اینجور میام میخونم که ببینم چی نوشتی ؟!:|:)) 

ولی خب بود اینجوری آلزایمر نمیگیرم مغزم رو  به چالش کشوند خوب بود ولی نه زیاد ها !! 

تکرار نشه لطفا !! 

آفرین :)

ممنونم :))

پاسخ :

طیب، طیب الله
احسنت، بارک الله
احسنتم واران جان :))
همه رو درست نوشتی، بجز "سوسو" که میشه "سوس و" یعنی "سوسک و"
و ارج رو ننوشتی اینجا "لیک در عمارت پر قدر و ارج بر کلون هر دخمه و تالار قفلی..."
ولی خیلی خوب خوندی :)
و ممنون که نوشتی :)

دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید 😁😁😁

Daisy ‌‌‌‌
۲۰ مهر ۹۸ , ۱۵:۰۱

واکنش من به این پست و پست بعدی که گفتی نمینویسی تا این رو قشنگ بخونیم و کامنت ها رو هم بستی:

تسنیم... 😐

 

 

+ ولی میام میخونم 🙂

پاسخ :

این از نتایج معلم شدنه، باید یه پستو خوب بخونین امتحان بگیرم، بعد میریم سراغ بعدی 😁
Daisy ‌‌‌‌
۲۰ مهر ۹۸ , ۱۷:۲۵

اول دوباره بگم: تسنیم... 😐

 

بالاخره خوندم همشو 👏 آفرین به خودم 😄

 

یعنی گشتی یه متنی پیدا کردی که صاف و ساده اش هم سخت بود خوندنش، چه برسه به این وضع. :)) 

قشنگ بود

به خصوص جمله ی آخر که میگه هرکی یه تیکه شو میبره و از استحکامش می کاهد. :)

ببین من چه به زبون ساده گفتم. :)))

از کی بود متن و شعر؟ 

پاسخ :

جان تسنیم :)))
آفرین به خودت
احسنت به زبان ساده و روان شما :)
از خودم دروکردم
Daisy ‌‌‌‌
۲۰ مهر ۹۸ , ۱۸:۲۱

واقعا دمت گرم 👏👏

خیلی خوب بود

ادبیاتت خیلی خوبه رو نکرده بودی 👌

واژه های متن رو خیلی دوست داشتم

شعر هم که فکر کردم برای مولانا یا سعدی باشه 🙈

ماشاالله ماشاالله 

پاسخ :

سپاس
سپاس
ادبیاتم که تعریفی نداره، ولی علاقه دارم بهش. نذاشتنم، وگرنه رفته بودم ادبیات خونده بودم :)
خخخخخخ، مولانا و سعدی؟؟؟ 😂😂😂 حالا اگه خوب دقت کنی یه سوتی هم تو شعره دادم :)
Daisy ‌‌‌‌
۲۰ مهر ۹۸ , ۱۹:۱۹

نه چنان به ناتوانی؟ 

پاسخ :

اونجاشو نمی‌دونم سوتیش چیه، ولی بیت اول خطاب به جناب دله، بیت دوم خطاب به خود جناب آدم!
علتشم اینه که متن و بیت اول رو شب نوشتم که حین فکر کردن به بیت دوم خوابم برد، صبح که پا شدم تو هوای بیت اولی نبودم، دومی رو نوشتم و بعد دیدم خطاب‌هاشون فرق می‌کنه :)))
البته دیدم بعضی شعرها این اتفاق میفته، ولی خب اونا استادانه می‌چرخن :)
Daisy ‌‌‌‌
۲۰ مهر ۹۸ , ۲۱:۰۳

خیلی هم عالی و حرفه ای توضیح دادی

متوجه خطاب نبودم

دستت درد نکنه 

 

من "به" رو متوجه نمیشم چرا قبل از ناتوانی اومده

میخواستی بگی "آن قدر ناتوان نیستی که حریم نداشته باشی"؟

 

ببخشید هی سوال میپرسم 🙈☺️

این بحث ها رو دوست دارم

پاسخ :

نه می‌خواستم بگم که "نه سزاوار باشد که آنقدر سست بگیری که به ناتوانی بیفتی و کنترل دروازه‌ی دلت از دستت خارج شود که..." فک کنم همین چهار مصرعو می‌تونم چهار صفحه براش لاطائلات ببافم 😁

نه بابا، چیو ببخشم؟ خیلی هم خوب کاری می‌کنی :) من ممنونم که بحث ادبی می‌کنی 😊
هم میهن
۲۲ مهر ۹۸ , ۰۰:۴۵

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

 

هم میهن ارجمند! درود فراوان!

 با هدف توانمند سازی فرهنگ ملی و پاسداری از یکپارچگی ایران کهن

"وب بر شاخسار سخن "

هر ماه دو یادداشت ملی میهنی را به هموطنان عزیز پیشکش می کند.

خواهشمنداست ضمن مطالعه، آن را به ده نفر از هم میهنان ارسال نمایید.

 

آدرس ها:

 

http://payam-ghanoun.ir/

http://payam-chanoun.blogfa.com/

 

[گل]

 

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

۝۝۝۝♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥۝۝۝۝

 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan