مونولوگ

‌‌

خانه + چالش خونه‌ی ما


امشب بیدار نشستم و این نقشه‌ی غیرمهندسی رو طراحی کردم. این یه خونه‌ی واقع‌بینانه است. دوست دارم خونه‌م اگه اون خونه‌ی رویایی نشد، حداقل این شکلی باشه. بعدا احتمالا خونه‌ی رویایی رو هم طراحی کنم :)

این زمین 12×18 و مساحتش 216 متره. حیاط 80 متره و کلی درخت داره. از هیچ طرفی همسایه‌ها به حیاط دید ندارن. بیست متر ازش موزائیک شده و شصت مترش چمنه. جلوی اتاق خواب بزرگ تاک انگوره که سایه‌ش بین درخت‌ها نظیر نداره. صبحانه و احیانا عصرانه و حتی شامانه تحت این شجره که در کنارش حوض‌ها جاریست سرو میشه ^_^ دور حوض جابه‌جا گلدون گذاشتم. حیاط به خوبی نورپردازی شده و چمن‌ها همیشه مرتبن :)


اتاق‌ها 20، 16 و 12 متری‌اند. می‌دونم 16 و 12 کوچیکه، ولی خب چاره‌ای نیست، متراژ زمینمون کمه متاسفانه 😕. اتاق بزرگ، یه پنجره‌ی بزرگ بزرگ داره و یه در به حیاط. کل این دیوار رو پرده‌ی حریر آبی سرتاسری گرفته، از سقف تا کف زمین. پرده‌ی والان‌دار و اینام نداره، کلهم نور :) یه در دیگه هم داره که به آشپزخونه باز میشه. می‌دونم غیرطبیعیه، ولی خوبه :) منظور از کمد آیینه، کمد با درب های آینه‌ایه. بین اتاق‌های کوچیک یه فضای یک در سه، باغچه‌ی سبزیجات یا گلخونه داریم که درش شیشه‌ای شفاف و کشوییه، واسه اینکه تا خرتناقشو بکاریم :) هر دو اتاق به گلخونه پنجره دارن، اتاق 16 متری پنجره‌ی کوچیک، اتاق 12 متری پنجره‌ی بزرگ. چون اتاق بزرگ‌تر به حیاط هم پنجره داره. پنجره‌هایی که به گلخونه باز میشن مقابل هم نیستن تا دید مستقیم به اتاق مقابل نداشته باشن. رنگ پرده‌های پنجره‌ها آبی آسمانیه.
پذیرایی حدودا 45 متره و در کشویی حدودا سه متری داره. پرده‌شم از سقف تا کف و رنگش آبیه. جای سرویس بهداشتی و حمام چندان باب میلم نیست، ولی خیلی هم اشکال نداره. لباسشویی هم جاش تو آشپزخونه نیست، مناسب‌تره بره کنار حمام و دستشویی. بین مبلمان و میز نهارخوری، شاید یه قفسه‌ی کتاب گذاشتم، واسه کلاسش :/ و البته فضاسازی. به دیوارها هم کلی قاب عکس خانوادگی می‌کوبونم. روی دیوار حمام که کنار میز نهارخوری و مقابل آشپزخونه است از این ستون‌های عکسی که قاب نشدن و با نخ به هم وصلن و اسمشونو نمی‌دونم می‌سازم. هر ستون برای یکی از اعضای خانواده که خط زمانی رشد یا پیر شدنش رو نشون میده. توی دیوار بین آشپزخونه و حموم هم شاید یه آکواریوم دو سه متری زدم. ولی نه، هم دنگ و فنگ داره، هم ماهی دوست ندارم. بجاش تابلوهای ساحل صخره‌ای، صحرا و تک درخت تکیده، گوشواره‌های گیلاس تو گوش یه دختربچه تو ظهر تابستون تو یه باغ و در نهایت یه پیرزن خندون رو می‌زنم!
و اما می‌رسیم به قلب خانه، آشپزخانه! آشپزخونه 24 متریه و اپن نیست، یک در کشویی داره که شیشه‌ای و مشجره، یک در به حیاط داره و یک پنجره که من عاشقشم. زیر پنجره‌ی آشپزخونه کلی گل خوشبو کاشتم و پیچک که دور تا دور قابش رو گرفته. اجاق گاز، سینک و یخچال در سه راس مثلث طلایی و هر سه کاملا در یک سمت جزیره قرار گرفتن تا موقع کار مجبور نباشم هی دورش بزنم. فقط تو همون قسمت‌هایی که خط کشیدم وجود صندلی یا نیمکت دور جزیره مجازه، بقیه‌ی قسمت‌ها فقط برای کاره. تعداد کابینت‌ها زیاد و جاداره. زیر تمام کابینت‌های هوایی، مخصوصا بالای سر اجاق گاز، مهتابی‌های خطی کار شده تا سطح کانتر و اجاق گاز کاملا روشن باشه و سایه نیفته. من همین حالا عاشق کار کردن تو این آشپزخونه، مخصوصا کنار پنجره‌ش شدم :)
اینم از خیال‌بافی‌های ما :)

+ الان متوجه شدم انباری و تلویزیون رو فراموش کردم. انباری رو میشه یه گوشه‌ی حیاط ساخت، ولی برای تلویزیون دیگه جا نداریم. چه بهتر، من که قصدم از اول نداشتن تلویزیون بود :)

+ دوستان دوست دارین شمام یه خونه واسه خودتون طراحی کنین؟ انتخاب با خودتونه، ولی بهتره خیلی رویایی نباشه، یه خونه‌ی نرمال و معمولی ولی باب میلتون. من خودم خونه‌ی ایده‌آلمو بعدا طراحی می‌کنم. شاید حتی چند ساعت فکر کردن بهش باعث شد تو واقعیت هم چند قدم بهش نزدیک‌تر بشیم :)
+ این پست به یک چالش تبدیل شد، دوستان شرکت‌کننده ممکنه لینکتون رو بهم بدین؟ :)

سارا ...
۲۹ خرداد ۹۸ , ۰۶:۵۶
یه پیشنهاد دیگه هم دارم. اون باغچه سبزیجات( ما بهش میگیم گلخونه) رو از بین دو تا اتاق خواب بردار، بذار قسمت انتهایی پذیرایی چسبیده به دیوار. اون جایی که الان در اتاق خواب کوچیکه هست، یه پنجره بذار که تو گلخونه باز بشه و نور بگیره. درشو ببر اونورتر. 
اینطوری مساحت گلخونه از پذیرایی کم میشه که بقدر کافی بزرگه. نه از اتاق خواب که کوچیکه. حالا پیشنهاده دیگه. در کل هر جور پسند خودته. 
:)) خیلی جدی گرفتم!!  :) 

....

میدونی ما یه زمانی تو خونه 260 متری زندگی میکردیم. الان هی به نقشه ات نگاه میکنم میگم این کوچیکتره ولی چقدر چیز توش جا میشه. نقشه اونو خوب نکشیده بودن. فضای پرت زیاد داشت. 

پاسخ :

الان تو این حالتی که هست، به سه مکان نور میده، اونجوری فقط به دو مکان می‌تونه نور بده. این مهم نیست، چون اتاق کنار حیاط به اندازه‌ی کافی روشن هست. ولی فقط یه دلیل داشت که بردمش بین دو اتاق خواب. اینکه یه چشم‌انداز دنج واسه اتاق خواب‌ها بسازم. درسته یکی از اتاق‌ها پنجره و در به حیاط داره، ولی دنج نیست. می‌خوام وقتی دختر کوچیکم رو تختش دراز می‌کشه و هدفون تو گوششه و دختر بزرگم پشت میز تحریرش نشسته و درس می‌خونه یه ویوی نشاط‌آور و کسالت‌زدا!یی داشته باشن و تازه گاهی هم چشماشون با همدیگه تلاقی کنه =) تازه وقتی مهمون میاد می‌تونن از پشت پنجره سرک بکشن ببینن کی اومده، بدون اینکه امکان دیده شدنشون صددرصد باشه :)))
[وقتی پسر هم داشته باشم، خونه‌مو عوض می‌کنم تا یه فکری هم واسه اون/اونا بکنم!]

نههههه! کاملا جدی بگیرید! اگر زود نه، دیر حتما این کارو می‌کنم. چه بسا بهتر و خوش‌نقشه‌تر از این و مگه من این نکاتو یادم میره؟ :)

منم از کلاس اول دبستان تا اول دبیرستان تو یه خونه‌ی دویست و پنجاه متری زندگی می‌کردم. دو تا خواب دوازده متری داشت، پذیرایی همینقدری بود و آشپزخونه هم دوازده متری. ولی حیاطش بزرگ بود و دو تا باغچه‌ی حدودا پونزده متری توش بود. درخت انگور، انجیر، انار، آلو و خیلی زیاد گل داشت! گل‌های رز صدپر صورتی، سفید، قرمز و نارنجی و... انقدر زیاد که همسایه‌ها گاهی میومدن از خونه‌مون گل می‌بردن :) وای چقدر ما تو اون حیاط دوچرخه سواری کردیم، حتی با دوچرخه‌های خیلی بزرگ ^_^
تو هر نقشه‌ای شاید بشه گفت فوکوس رو یه چیزه، یکی حیاط بزرگ داره، یکی اتاق‌های بیشتری داره، یکی پذیراییش تالار عروسیه، یکی آشپزخونه‌ی رویایی داره، یکی هم سرویس حمام استخری داره =) من تو این رو هیچ‌کدوم مانور ندادم، ولی تو خونه‌ی رویاییم، حتما رو نشیمن‌ها و آشپزخونه بیشتر کار خواهم کرد :)
**هِلِناز **
۲۹ خرداد ۹۸ , ۰۷:۱۴
من تو حیاطم جا برای حیوون هام هم میذارم :دی

پاسخ :

من مرغ و خروس دوست دارم، ولی نهاااایتا بتونم آکواریوم بذارم تو خونه =))
البته ببر و یوز و شیر و امثالهم هم گزینه‌های بدی نیستن، ولی بچه‌ها باید مسئولیتشون رو به عهده بگیرن. من خیلی زود از نگهداری حیوون حوصله‌م سر میره. تازه همین درخت‌ها و چمن‌ها رو هم پدر خانواده یا باغبون باید نگه داره، من از گیاه چیزی سر درنمیارم :)
//][//-/ ..
۲۹ خرداد ۹۸ , ۰۷:۲۸
خیلی خوشم آمد از این پستت :) منم تصمیم گرفتم نقشه‌ی خانه‌ی آینده‌ام را بکشم :) 
از پرده‌هایت خوشم آمد. من پرده‌ی ساده دوست دارم. دیوارهای خانه‌ من اکثرا خالی هستن. به جز اتاق خودم که احتمالا پوستر و تابلوی شعر نصبه. شاید در اتاق غذاخوری عکس‌های خانوادگی را نصب کنم. اما نمیدانم این ایده‌ی خوبی است یا نه. باید از مامانم بپرسم ببینم :) 
آشپزخانه‌ت مرا یاد مامانم انداخت. وقتی خانه میدیدیم مامان بیشتر از همه چیز به آشپزخانه دقت میکرد. خانه‌ای که گرفتیم آشپزخانه‌اش اندازه‌ی اتاق من و اتاق خواهرم با هم است :)) همینطور که اینجا گفتی یک در به بیرون داره، سینک، اجاق‌گاز و یخچال در سه گوشه‌ی مختلف هستند :))‌ بالای اجاق‌گاز همینطور که گفتی چراغ هود هست که داخل ظرف سایه نیافته.
 
دوتا ایده‌ی خوب برای آشپزخانه بدم؟ :)) کنار یخچال آشپزخانه یک کمد یک متر مربعی که تا سقف قفسه داره :) برنج و لوبیا و چیزایی که زیاد نیاز نیست دم دست باشن داخل این کمدن (برای عکس گوگل کن kitchen pantry). کانتر جزیره‌ای سطل آشغال‌ کشویی داره :)) من از این سطل‌آشغال‌ها حتی برای خانه‌ی خودمم میخوام. با اینکه به نظرم آشپزخانه خیلی مهم نیست :]. خیلی خوبن. برای دیدن عکسش pull out trash Can گوگل کن :) 

خلاصه که خیلی تشکر. یاد مامانم افتادم. مامانم هفته‌ای یک گلدان میخره. در و دیوار خانه را پر تابلو کرده و همیشه از اینکه من به اندازه‌ی کافی عکس چاپ نمی‌کنم که در و دیوار پرتر باشه شکایت داره. برای دم در میز آینه‌ای خریده و برای حویلی سِت تاب. با شوق میگه تصمیم دارد دور برنده‌ی خانه را شیشه بگیرد و ما همه با چشم‌های از حدقه در آمده به رویاهای شاهانه‌اش گوش می کنیم :))‌ اصلا من شانس آوردم که دختر مامانم نیستی وگرنه تو را از من بیشتر دوست میداشت :)

پاسخ :

می‌دونی دارم فکر می‌کنم من از شرکت تو چالش/پویش خیلی خوشم نمیاد، ولی دوست دارم ببینم بقیه چه مدل خونه‌ای دوست دارن. می‌تونم ساعت‌ها به طراحی نقشه‌های مختلف و خونه‌های مختلف نگاه کنم و خسته نشم. پس شاید بتونم یه کار خرق عادت انجام بدم و یه بار آغازکننده‌ی چالش باشم :)
من هم دیوار خالی و ساده رو دوست دارم، ولی وقتی میرم جایی که دیوارش تابلوها و قاب عکس‌های خانوادگی داره خیلی لذت می‌برم. اینجور خونه‌ها انگار روح دارن. می‌تونم عکس‌ها و محل نصبشون رو دیوار رو هر چند وقت یک بار تعویض کنم :)

مامانت حتما کدبانوی خوبیه که آشپزخونه‌ش به اندازه‌ی دو تا بچه ارزش داره 😁

هر دو پیشنهاد بیست! :) فکرهای خوبی برای کابینت‌های آشپزخانه دارم، ولی عاشق این kitchen pantry شدم :) سطل آشغال کشویی هم خیلی کاربردیه.

من البته گلدون دوست ندارم، فقط باغ و باغچه. خونه‌ی با تابلو و بی تابلو رو دوست دارم. کمد جلوی درم پایینش جاکفشیه، بالاش جالباسی و در جالباسی آینه داره. تاب هم برای بچه‌ها خیلی خوبه، من بچگی هم تو حیاط تاب داشتیم هم تو پذیرایی! خاطره‌انگیز و لذت‌بخشه.
دور برنده‌ی خونه چیه؟ 🤔
وای فکر نکنم، شخصیت خیلی محبوبی نیستم :)

دچارِ فیش‌نگار
۲۹ خرداد ۹۸ , ۰۹:۲۳
:)) جالب بود

پاسخ :

تو تهران داشتن یه خونه به این متراژ و این نقشه، خیلی سخته! از تهران بزنین بیرون، زمین خدا وسیعه، یه‌جای دلباز و فراخ زندگی کنین :)
دچارِ فیش‌نگار
۲۹ خرداد ۹۸ , ۱۲:۰۳
اتفاقا دنبالشم یه جایی یه خونه اینجوری بسازم به نقشه کشی خودمون :))

پاسخ :

من چون ساختن خونه از صفر رو دو بار دیدم، می‌دونم کار خیلی سختیه و حسابی دغدغه فکری ایجاد می‌کنه و کلی زمان از آدم می‌گیره. توصیه می‌کنم خیلی پولدار بشید و یه کارپرداز استخدام کنید برای این کار :)
امیدوارم به زودی یه خونه‌ی بزرگ و زیبا و دوست‌داشتنی برای خودتون بسازین :)
دچارِ فیش‌نگار
۲۹ خرداد ۹۸ , ۱۲:۱۰
بابام هست بچه محل ها هم کمک میکنن :) چشم

پاسخ :

خدا باباها و مامانا رو حفظ کنه که بچه‌ها به‌جای سبک کردن دستشون، تا آخر عمرشون برای کمک روی اونا حساب می‌کنن! :)
^_^ khakestari
۲۹ خرداد ۹۸ , ۱۲:۳۷
تسنیم جونی
میگما میشه من وویس بفرستم برات توصیف کنم تو نقشه اش رو بکشی؟ :)))
در این صورت منم شرکت میکنم توی چالش

+مدیونی فکر کنی تنبلم :))) نه عزیزوم
من فقط هیچ وقت از نقاشی کردن خوشم نیومده

پاسخ :

ای دختر تنبل :))) کاغذ قلم بگیر دستت اول هرچی به ذهنت اومد همینجور یلخی بکش، بعد که یه‌کم سر و شکل گرفت مرتب بکش. اصلا به نقاشی ربط نداره که! بقیه‌ش خط‌کشیه ولی ببین من چه تاب و چه درخت‌ها و چه حوضی کشیدم 😁 تسنیم دو ساله از مشهد 😁😁😁
حالا اگه با این وجود بازم نشد، بده من. البته من برای قبول پروژه شروط خاص خودمو دارم. باید خیلی دقیق بگی چی می‌خوای، پول هم خوب بدی ;)
دچارِ فیش‌نگار
۲۹ خرداد ۹۸ , ۱۵:۰۶
:|
:)

پاسخ :

●_●
دچارِ فیش‌نگار
۲۹ خرداد ۹۸ , ۱۶:۵۹
یه نمه حس عروس آزاریت قویه ها :)

پاسخ :

کم‌آزارترین خواهر شوهر عروسمون منم، اگه نگم کاملا بی‌آزار :)
لوسی می
۲۹ خرداد ۹۸ , ۲۰:۵۹
سلام سلام. :)
خیلی باحاله ولی بیا و رحم کن و میز ناهارخوری رو جلوی حمام و دستشویی نذار! :/
خدایی کشیدن خونه رویایی خیلی کار سختیه. 
من نفهمیدم از کجا میایم تو خونه. از تو پارکینگ یا از کنار تاک و گلابی؟ 

پاسخ :

سلام و صد سلام :)
جلوووووی حموم دستشویی که نیست، درشون اونوره! ولی کلا جای دیگه‌ای ندارم، مجبووورم، مجبووور :)
قاعدتا باید آسون باشه، چون فقط قراره تخیل کنیم، فقط قراره از خوشایندهامون حرف بزنیم. این البته خونه‌ی رویاییم نیست. خونه‌ی رویاییم دو تا آشپزخونه داره و اندرونی و بیرونی و کتابخونه و هزار! تا اتاق خواب و قس علی هذا ^_^
حالا من نوشتم پارکینگ، ولی حیاطه دیگه. نمیشه از بین ماشین‌ها! لایی بکشین رد شین؟ :) یه در بزرگه، یکی هم کوچیک که وقتی ازش میاین تو سمت چپتون درخت گلابیه!
س _ پور اسد
۲۹ خرداد ۹۸ , ۲۲:۳۵
اللهم انی اسئلک من فضلک :)
وفقکم

پاسخ :

اللهم انی اسئلک من فضلک بافضله و کل فضلک فاضل، اللهم انی اسئلک بفضلک کله :)

متشکرم، متشکرم :)
فاطمه :)
۳۰ خرداد ۹۸ , ۰۰:۳۴
سلام
دیگه لازم به تحسین ما نیست اون گوشه بالا ،سمت چپ  کارت آفرینتونو گرفتین :)
امیدوارم به زودی تو همچین خونه ای زندگی کنین.
منم شرکت می کنم تو این چالش :)

پاسخ :

سلام
ای‌والله، چه نگاه خوبی! :)))
مرسی بابت امیدواری‌تون :) ان‌شاءالله شمام به بهتر از اون‌چه که می‌خواید برسید :)
خیلی خوشحالم می‌کنید، ممنونم :)
دلا بانو
۳۰ خرداد ۹۸ , ۰۱:۴۲
چه بامزه:) خونه واقع بینانه ت قشنگه:))
اون آفرین کامنت فاطمه خانوم خیلیییی خوب بود:))))))

پاسخ :

سلام :)
جدی؟ خیلی خوش اومدین به خونه‌ی من :)
آره، زیبا و خلاق :)
واران ..
۳۰ خرداد ۹۸ , ۰۶:۲۳
سلام 
من از شهرداری اومدم چند دقیقه وقتتون بگیرم :دی
این خونه از لحاظ زیر ساختی مشکل داره یا باید نقشه رو عوض کنین یا بعد  ساخت از شهرداری میان جریمه نقدی براتون درنظر میگیرن :|:) جریمه نقدی هم بستگی به نظر کارشناسان و متراژ خونه ، عددی میلیونی است !!
مگه اینکه این خونه در خارج از شهر بنا بشه :))
حالا بگو بنظر خودت مشکل زیر ساختی این خونه چیه که کارشناس شهرداری و مهندس ناظر :دی بهتون گفتن این خونه مشکل زیر ساختی داره ؟!🤔😉

امضاء : واران هستم کارشناس و مهندس ناظر شهرداری :D

پاسخ :

سلام
جدیهنی؟؟؟ آقا من هرچی پول داشتم گذاشتم رو این خونه، ندارم بدم جریمه، نداااارم!
مشکل زیرساختیش نمی‌دونم راستش. یعنی چی می‌تونه باشه؟ :)))

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan