مونولوگ

‌‌

حکمم تنفیذ شد!


خواب دیدم رفتم تو یکی از مناطق بحران، نمی‌دونم سرپل ذهاب بود یا خوزستان. بعد آقای رئیسی اومد بازدید کنه، منو دید یک‌کاره گفت می‌خوام اینجا بیمارستان بسازم، میای کار کنی؟ گفتم من می‌خوام فقط مامای زایشگاه بشم. اونم تو یه دفتر بزرگ که داشت حکم تاسیس بیمارستان رو صادر می‌کرد نوشت خانم فلانی، مامای زایشگاه! من گفتم ولی من مهر و نظام و اجازه‌ی کار ندارما! تقریبا دوید وسط حرفم و یه‌کم تند شد و گفت وقتی حکم قضایی باشه، دیگه مهم نیست! گفتم آهااا! حکم قضایی! بعد هم بیدار شدم.
تعبیرشم اینه که قبل خواب در مورد این چیزا فکر کردم و اون پست رو نوشتم و دیروز هم یه خانمی از آزمایشگاه اومده بود تبلیغات و پرسید که ماما هستم؟ و منم گفتم بله ولی مهر و نظام ندارم! با این حال بهم برگه‌های تبلیغاتی تخفیف آزمایشگاهشو داد، گفت بده به مریضات :| مریضم کجا بود عزیزم؟

  • نظرات [ ۱۵ ]
خورشید ‌‌‌‌
۰۳ ارديبهشت ۹۸ , ۰۹:۰۵
دویدم بیام تبریک بگم! 😆🙈
خیر باشه خوابت
صبح بخیر 😊

پاسخ :

هعی خواهر، خدا کنه بالاخره بیای تبریک بگی :))
صبح ظهرشده‌ی شمام بخیر :)
🦉 شباهنگ
۰۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۰:۰۶
:)))))))

پاسخ :

:(((( ولی به هرحال :))))
جناب قدح
۰۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۰:۳۷
سلام :)
خیره ان شاءالله تسنیم بانو

پاسخ :

سلام :)
بله، ان‌شاءالله که خیره 😣
احسان ..
۰۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۲:۵۲
ببخشید اگر ممکنه بگید حکم منم تنفیذ کنن:)

پاسخ :

باشه، فقط بگم عنوان شغلیتونو چی بنویسن؟ :)
مرتضا دِ
۰۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۳:۲۷
مامای قضایی :)

پاسخ :

قَدَر یعنی اندازه، و مال فهم ماست. خدا فهم را به همه به یک اندازه نداده است. در قَدَر محاسبات عبد است که با خود فکر می‌کند، چه بکنم و یا نکنم. قدر کم و زیاد می‌شود. مثلاً کاری را انجام می‌دهی و در اثر آن ده سال به عمرت اضافه می‌شود.
اما قضا مال خداست و حتمی است و کم و زیاد هم نمی‌شود. در قضا ثبت است که عمرت چقدر خواهدبود و یا چه کار خواهی‌کرد. اما عبد که از آن خبر ندارد با خود فکر می‌کند که این کار را بکنم یا نکنم. یعنی دچار قَدَر و مقدار است.

عبد وقتی تن به قضا داد راحت می‌شود. عبد دانا از قَدَر به قضا پناه می‌برد و به قضای الهی تن می‌دهد. عبد در قدر دعا می‌کند که از قَدَر به قضا برود. هر جا که از قَدَر خسته شدی و عاجز شدی به قضا پناه ببر و به خدا توکل کن که راحتی در آن است.
احسان ..
۰۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۳:۳۲
مدیرعامل شرکت نشنال اینسترومنت!
بگید تنفیذ کنن کاریشون نباشه:)

پاسخ :

رئیس قوه‌ی قضائیه‌ی ایران، حکم مدیریت عاملی یه شرکت خارجی رو براتون امضا کنه؟ :|
پلڪــــ شیشـہ اے
۰۳ ارديبهشت ۹۸ , ۱۴:۴۶
:)

ان شاءالله که خیره

پاسخ :

ان‌شاءالله :)
آشنای بی نشان
۰۳ ارديبهشت ۹۸ , ۲۲:۱۵
:))))

پاسخ :

ر. ک. پ. خ. شباهنگ :)
احسان ..
۰۳ ارديبهشت ۹۸ , ۲۳:۰۵
چه اشکالی داره؟ چی میشه مثلا؟

پاسخ :

باشه میگم کاریش نباشه، امضاشو بزنه فقط! :)
مرتضا دِ
۰۴ ارديبهشت ۹۸ , ۰۹:۵۰
هیچوقت نمیتونم از وسط وارد یه بحث عقلی بشم

پاسخ :

اصلا قرار نبود وارد بحث بشید که، فقط گفتم میشه به این لغت "قضایی" به چشم قضای الهی نگاه کرد :)
مرتضا دِ
۰۴ ارديبهشت ۹۸ , ۱۰:۱۸
انتظار نداری که من گوش بدم به حرفت و لذت ببرم که؟ :)

وقتی خوندم برام سوال شد: فرق قضا و قدر رو درست گفتید؟
اصلا این دو تا اصطلاح توی چه بحثی قابل طرحه؟ (اختیار؟)


پاسخ :

راستشو بخواین از شما حتی انتظار گوش دادن هم ندارم :))

فکر کنم بله.
مرتضا دِ
۰۴ ارديبهشت ۹۸ , ۱۱:۰۶
بحث عرفانیه پس :)

+ :|

پاسخ :

:)
سید جواد
۰۴ ارديبهشت ۹۸ , ۲۱:۵۱
چیزایی که شب قبلش بهش فکر کنید میاد توی ذهنتون
مام یک کلیپ از داعشیا دیدیم شب دیدم ما رو گرفتند دارند تیکه تیکه میکنند

پاسخ :

آره همینطوره اغلب. منم همونطور که تو پست قبل نوشتم، قبل خواب حسابی به این موضوع فکر کرده بودم.
خواب چه چیز خوبیه. یه چیزایی مثل تیکه تیکه شدن رو میشه بدون آسیب دیدن توش تجربه کرد :)
سید جواد
۰۴ ارديبهشت ۹۸ , ۲۲:۴۴
ولی من داشتم احساس میکردم :|
یه تیکه نخ بخیه داشتم از دستم بیرون میکشیدیم خیلی بد میسوخت
بعدشم چاقو رو میکشید کف دستم
ما هم یک شیشه نوشابه شکوندیم کردیم تو گردنش
اصن یه وضی

پاسخ :

:||| نگید دیگه باز امشب میان به خوابتون! همینطور به خواب من :(
خوبه باز بی‌جواب نذاشتین شکنجه‌هاشونو :))
سید جواد
۰۵ ارديبهشت ۹۸ , ۰۰:۱۶
من تو خواب ها به طرز عجیبی باهوش و آگاه میشم
توی این وضعیت داعشیا با خودم گفتم ما که به هر صورت شهید میشیم پس تلاشمون رو بکنیم
تلاش قرین شد با حمله کردن با شیشه نوشابه و ما هم آزاد شدیم

حالا این خوبه
بعضی خواب ها سبک سوررئاله
مثلا یکی رو بغل میکنی داری گریه میکنی
یهو از بغلش که بیرون میای میبینی وسط خیابونی کنار یک ماشین

پاسخ :

فکر کنم همه حداقل یه‌بار اینو تجربه کردن که بالاتر از سیاهی رنگی نیست، حالا چه تو خواب، چه تو بیداری. البته تو این مورد سپیدبختی بوده نه سیاهی :)

فکر کنم بیشتر خواب‌ها تو همین سبک سورئالن.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan