مونولوگ

‌‌

روزمره


خودمو با حرف خفه کردم!
معادل جمله‌ی خودمو با پفک/ماکارونی/شیرینی/شکلات خفه کردم! :)

با همکارا، تا جایی که واقعا داشتیم از حرف زدن خفه می‌شدیم حرف زدیم. راجع به ترشی، راجع به تزئین یخچال هدهد، راجع به خانه‌دار بودن یا شاغل بودن یا هردو، راجع به خوش‌تیپی و قد بلند برادرام، راجع به ورزش و تغذیه و راجع به کلی چرند دیگه.
روانشناسمون اون اوایل یه بار گفت که من بعد از حرف زدن انگار عذاب وجدان می‌گیرم و کلا برای صحبت با غریبه‌ها گارد دارم. درسته، همینطوره. من الان پشیمونم که اونقدر حرف زدم، گرچه خوش گذشت.

یه قالب معمولی خریدم برای یخچال هدهد ژله درست کنم. ظرف شیشه‌ای مناسب برای ژله تزریقی هم ندارم، باید اونم یه کاریش بکنم.

  • نظرات [ ۰ ]
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan