مونولوگ

‌‌

فسنجون نن‌جون


فسندجاند پختم برای شب، خودمم اومدم کلینیک. نمی‌دونم چی دراومده!

خدا رحم کنه بشه خوردش، وگرنه مامان حسابمو می‌رسه ^_^


  • نظرات [ ۱۵ ]
برگ سبز
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۶:۳۳
خخخخخ 
بلد نیستم 

پاسخ :

نمییییدوووونییییییی من چیکار کردم!
حتی یه دستور کامل هم نخوندم! دو سه تا رسپی رو تورق کردم! هرچی تو ذهنم موند پیاده کردم، اونم خیلی هول‌هولکی! در حالی که تا امروز نمی‌دونستم آیا بجز گردو و رب انار و مرغ و ادویه چیز دیگه‌ای هم لازم هست یا نه! و بجز دو سه بار تو دانشگاه فسنجون نخوردم (چون دوست نداشتم و رزرو نمی‌کردم). تو خونه که اصلا نپختیم، مامانمم بلد نیست.
بعد هم الان احساس می‌کنم فسنجون اصلا به ذائقه‌ی خانواده‌ی ما نمی‌خوره!

حالا محاسبه کنید درجه‌ی وخامت حال مرا با دیدن واکنش اهالی سفره ^_^
مرتضا دِ
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۷:۰۹
یاد یه داستان قدیمی افتادم که چنتا برادر بودن یه دختره می اومده پنهانی  براشون غذا درست میکرده و میرفته !

پاسخ :

دختره مثلا می‌خواسته چی بشه؟ :|
تسنیم
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۷:۱۷
با این فسنجون از اون خواب نیم‌ساعته‌ی ظهر محروم شدم و نتیجه‌ش شد اینکه از خانم ص چایی بخوام :|

پاسخ :

و ایشون چایی بهم داد با لواشک ^_^
منم الان می‌خوام برم بهش لواشک لقمه‌ای بدم ^___^
مرتضا دِ
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۷:۱۹
بقیه اش یادم نمیاد
فک کنم خواهرشون بود ولی اونا خبر نداشتن یه همچین چیزی

پاسخ :

خواهرا از این فداکاریا زیاد می‌کنن.
کرگدنِ بنفش
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۷:۳۹
کاش میگفتی برات چند تا توصیه میکردم 
توش میتونستی لواشک آلو بریزی 
قیسی میتونستی بریزی 
خیلی راه هست برای خوش مزه شدنش 😍

پاسخ :

البته من لواشک آلو و قیسی نداشتم، الان بذا ببینم این لواشکی که خانم ص بهم داده چیه، هرچی بود شب که رفتم میندازم توش 😂😂 (اگه تا اون موقع نخورمش!)

صبح یه بار گفتم پست بذارم و نکاتش رو بپرسم و می‌دونستمم تو حتما خوب بلدی، ولی تنبلی کردم دیگه، گفتم آخرش یه شلم‌شوربایی میشه بالاخره :))
تسنیم
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۷:۵۱
چون نمی‌خوام هی پست بذارم در امتدادش میگم :)

یکی از مریضا که شبیه بابابزرگاست و هی دخترم دخترم میگه اومده بود. همینجور در حین صحبت یه عطری از جیبش درآورد و کف دست خانم ص و دکتر زد. بعد هم اومد تو اتاق من و اصرار می‌کرد که کف دستتو بیار، عطر گل محمدی اصله و اینا. گفتم ممنون، عطر نمی‌زنم و نمی‌زنم و نمی‌زنم و نمییییییی‌زنم! تا بالاخره رفت :(
بوی عطری پیچیده بیا و ببین! :(
کاش شیشه‌شو بهم می‌داد!!! :(
دلم از اون عطر می‌خواد :(
کاش پنجره‌مو بسته بودم بوش دیرتر می‌رفت :(

پاسخ :

خوش خوراکی! می‌خواستی سفارش می‌دادی یه دو سه تا دیگه هم برات میاورد :|
کرگدنِ بنفش
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۷:۵۳
نه دیوووونه نندازی اون موقع توش ! 
باید از اولش بندازی قشنگ آب شه تو غذا ...
بعد هم مدام همش بزن خیلی زود ته میگیره ...
آخر کارم یه نیم ساعت قبل سرو کردن یکی دو حبه یخ بنداز که روغن بندازه :) 
+فسنجون رو بابام به مامانم یاد داد :))) 

پاسخ :

نه دیگه خودت گفتی! بااااید با لواشک بخورمش :))
مال من چرا ته نگرفت؟ 🤔
من چهاااااارده حبه یخ انداختم توش، ولی یه وجب هم روغن ننداخت :/
+ بابای من هیچی، حتی نیمرو هم بلد نیست :)
کرگدنِ بنفش
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۷:۵۸
بابا یه پیام به من مییییدااااادی !!! 😂😂😂😂 

پاسخ :

این جمله‌ت یعنی از سر راه یه چیزی بگیرم واسه شام ببرم خونه :((
کرگدنِ بنفش
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۸:۳۳
اون غذایی که پختی ، حداقل ۵۰ تومن خرج برده :)) بخورینش دیگه :))) 
نمیدونم چه کردی ولی بعیده بدمزه شه :)) 

پاسخ :

بذا حساب کنم
هفده و ششصد
+ هشت و پونصد (البته یک سومش استفاده شد)
گردو داشتیم و قیمتشم نمی‌دونم، مثلا اگه کیلویی هشتاد تومن باشه، بیست تومن هم گردو
برنج رو هم حساب کنم؟ اونم تو خونه بود و قیمتشم نمی‌دونم 😅
روغن و پیاز و ادویه و گاز و اینا چی؟ 😆
ظاهرا بله، همینطوره که میگی!

عذاب وجدان گرفتم که! =))

کرگدن بنفش، بیا یه نذری چیزی به گردنت بگیر، منو با غذا پرت نکنن بیرون 😓
کرگدنِ بنفش
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۹:۰۶
گردو کیلو ۱۰۰ تا ۱۲۰ تومنه عزیزم :))) 
نه رفتی خونه یه عکس ازش بده کمکت کنم راهش بندازی :) نترس 

پاسخ :

حسابی سرت تو بازاره ها :)
نه بابا! نترسیدم :) زیاد خرابکاری کردم تا حالا 😆
باشه، می‌فرستم ببینم چیکار کردم :)
کرگدنِ بنفش
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۹:۲۲
اره خب من همه خریدام رو خودم میکنم دیگه بالام جان 
قیمت دستمه :))) 

پاسخ :

واسه همینه پس آشپزیت خوبه! :)) حواست هست خراب نکنی!!
کرگدنِ بنفش
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۹:۲۶
احتمالا :)))))) 
حالا ایشالا یه بار بیای خونه ام ، بهت نشون میدم ، همه ی گوشت و مرغ ها و ماهی هام دونه دونه بسته شده وزن شده یکسان :)))) 

پاسخ :

اگه قول بدی شیربرنجت رو شیرین نکنی و تو آب‌دوغ‌خیار شکر بریزی شاید بیام :)))
کرگدنِ بنفش
۰۱ مهر ۹۷ , ۱۹:۵۸
مهمونِ مریخی نخواستیم ! والااا 

پاسخ :

سیاره‌ی من مشتریه :)
دختر تنها
۰۱ مهر ۹۷ , ۲۱:۱۱
سلام من یه سوتی دادم تیتر را خوندم فنجون نن جون 😂😄😆
یعنی خداییش وقتی برگشتم دوباره تیتر را خوندم تعجب کردم که چطور فسنجون را فنجون دیدم بعدشم کلی خندیدم گفتم بگم دورهمی باهم بخندیم
درضمن ما تاحالا فسنجون نخوردم 

پاسخ :

فنجون =)))
من تو خونه نخورده بودم، ولی امشب خوشم اومد ازش. تو هم امتحان کن شاید خوشت اومد :)
واران ..
۰۲ مهر ۹۷ , ۱۵:۴۶
دستت درد نکنه سر آشپز :))
آفرین :)

فکر کنم تنها غذایی که هیچوقت بهش حس خوبی پیدا نخواهم کرد همین فسنجانه :|:)
البته بهانه گیر نیستم و گاهی از این غذا خوردم ولی با اکراه :| 
کلا این غذا رو دوست ندارم :)

نوش جان خودت و خونواده محترمتون :)




سلام :)

پاسخ :

علیکم السلام و رحمة الله :)

نوش جان خودم شد جات خالی، ولی خانواده نوچ! نخوردن :)

حالا زوری هم نمیشه دیگه. منم بامیه دوست ندارم خب :) حتی با اکراه هم نمی‌خورم :دی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan