مونولوگ

‌‌

گستاخ!

 

کلمه‌ی پیشنهادی امروز: گستاخ

من به زعم خودم آدم گستاخی نیستم. از آدمای گستاخ هم خوشم نمیاد. نظر دیگه‌ای ندارم در موردش. اما چند تا خاطره از گستاخی آدما تعریف کنم که بدونین من به کیا میگم گستاخ.

یه بار یکی اومده بود خواستگاری، بعد مامانش اینطوری گفت: پسر من هیچ پولی نداره، کار هم نمی‌تونه بکنه. دو روز با باباش میره سر کار بهش فشار میاد دیگه نمی‌تونه بره. تقصیر مامانمه همیشه میگه تو خواستگاری زیاد حرف نزن، حاضرجوابی نکن؛ وگرنه جا داشت بهش می‌گفتم حاج خانم، دیگه خیلی هم بخوام به‌روز و روشنفکر! باشم خرج خودمو بدم تو زندگی، هنوز خیلی مد نشده خرج مردها رو هم زن‌ها بدن :| دلش خوش فوق لیسانس پسرش بود و منتظر بودن از آسمون کار پشت میزی واسه‌شون نازل بشه :|

یه بارم یه خواستگاری رو که ما رد کرده بودیم به دوستم معرفی کردم. علت رد کردن ما خاص بود و خب شرایطش با دوستم اوکی بود. بعد پسرش که ایران نبود گفته بود اوووول عکس دخترو باید ببینم تا برسیم به مرحله‌ی تلفن و صحبت و اینا. دوستم هم اول مقاومت کرده و بعد عکسو داده. پسره هم درجا ردش کرده و گفته خوشگل نیست! دوستم هم خوشگله اتفاقا به نظر من، اما از اینا گذشته خیلی دختر باشخصیتیه و خیلی هم موفقه. واقعا به نظرم اینجور آدما گستاخ و بی‌ادبن. صراحت زشتیه واقعا.

دیگه یه سری راننده‌ها هم هستن که خیلی گستاخ می‌باشند. راه مال توئه، ولی مثل یه گاو گستاخ توقع داره حق تقدمو بدی به اون. البته خداروشکر تعدادشون زیاد نیست.

دیگه یکی از همکارامم هست که کمی گستاخه طفلکی. از توضیح بیشتر معذورم :)

ها یکی دیگه از همکارامم (آقا) یه بار با گستاخی تمام یه جمله‌ی شوخی مثبت ده سال به یکی دیگه از همکارا (آقا) گفت. درسته به من ربطی نداشت، اما منم می‌شنیدم و خب چه معنی داره؟ بی‌ادب گستاخ! البته من چون هیج‌وقت تو محیط کاریم نبوده از این چیزا خیلی ناراحت شدم، بقیه میگن من خیلی حثاثم :|

دیگه یه بار که رفته بودیم بیرون شهر و با گوشی من عکس گرفته بودیم، شبش داداشم اومد گفت عکسا رو واسه‌م بفرست. منم با اینکه سرم کلی شلوغ بود اون موقع، اون همه عکسو دونه دونه انتخاب کردم و یادم نیست با چه نرم‌افزاری فرستادم، ولی به یه مشکلی خورد. بعد داداشم ناراحت و عصبانی! که چرا اینطوری کردی. از شدت بهت نمی‌دونستم چی بگم حتی. بگم جای دستت درد نکنه است؟ اصلا من چه وظیفه‌ای دارم واسه تو عکس بفرستم، گستاخ! فک کنم یه چیزایی گفته‌م بهش، چون یادمه گفت تو یه بار دیگه میریم بیرون با گوشی خودت عکس بگیر...! =))) پسرک گستاخ، ایش!

 

  • نظرات [ ۲ ]
/ ضمیر
۰۷ فروردين ۰۲ , ۲۰:۱۴

آه عزیزم! امیدوارم برخوردت با گستاخی در همین حدود باشه. من بستگان درجه یکم معاشرتشون بدون انواع گستاخی پیش نمی‌ره. ((:

پاسخ :

ایشالا که گستاخ به تورم نخوره کلا، چون یکی از چیزایی که برنمی‌تابم گستاخیه :)
حالا فعلا شمام با شیوه‌ی بستگان پیش برو پس، چاره‌ای نیست دیگه =))
میرزا مهدی
۰۸ فروردين ۰۲ , ۱۲:۰۴

سلام چقدر تعریفت از گستاخی ملایم و دوست داشتنی بود :)

 

پاسخ :

سلام
دیگه از کوزه همان برون تراود که در اوست 😎
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan