مونولوگ

‌‌

روزانه

 

چند روز پیش در تکاپوی فراهم کردن شرایط سفر کربلا بودم که نشد. کاروان که گفت چون ایرانی‌ها ویزا لازم ندارن، تو خودت باید ویزاتو بگیری بعد با ما بیای. گفت ویزاش صد دلاره و انفرادی هم نمیدن، چهار پنج نفره باید بگیرین، با هم از مرز رد شین و با هم برگردین. و گفت اگه بتونی پاسپورت یه ایرانی که شبیهت باشه رو پیدا کنی، من می‌تونم ببرمت. گفتم سر مرز، اثر انگشت؟ چشم؟ گفت خیر، هیچی! من تک بودم، پس ویزا که هیچی. زنگ زدم به یکی از دوستای دورگه‌ی ایرانی عراقیم. گفت پاسم اعتبار نداره و اگه داشت هم شرمنده، بابام اجازه نمیده، ممکنه مشکلی پیش بیاد. دیدم عجب حرف احمقانه‌ای زدم واقعا، معلومه که با پاس کسی نباید رفت. ولی گفت به بابام میگم ببینم واسه ویزات می‌تونه کاری بکنه یا نه. باباش عراقیه. امیدوار منتظر شدم، ولی خبری ازش نشد. امروز صبح بعد از بیمارستان اول رفتم کنسولگری افغانستان که پاس عمو رو تمدید کنم، بعد هم رفتم کنسولگری عراق. گفت باید دعوتنامه داشته باشین. گفتم ندارم. گفت به این شرکتایی که شماره‌شون رو دیواره زنگ بزن. زنگ زدم، شرایطشو گفت: ۵ تومن به اضافه‌ی ۵۰ دلار به اضافه‌ی الزام به سفر هوایی. حساب کردم دیدم حداقل ۲۰ تومن درمیاد. نشد. یا بهتر بگم نطلبیده شدم :)

برای بیمارستان سال بعد می‌خوام پیشنهاد بدم که هفته‌ای بریم. یک هفته من، یک هفته همکارم و یک روز در هفته هم جیم‌جیم که سوپرمونه. جیم‌جیم که میگه سختتون میشه یک هفته صبح زود برین بیمارستان و فکر نکنم قبول کنه اون یکی همکارمون. ولی خب من میگم سنگ مفت، گنجشک مفت. اگه بشه یک هفته تکلیفتو می‌دونی. انقدم هی دستگاهو ببربیار نمی‌کنیم، برنامه هم تا آخر سال معلومه و از همه مهم‌تر برای سفر رفتن انقدر هماهنگی لازم نداریم دیگه، تو هفته‌ای که بیمارستان نیستیم میریم مرخصی. هنوز به رئیس کلینیک و همکارمون مطرح نکردم، فردا صبح ایشالا برم بگم. برنامه رو هم نوشته‌م که اگه بهانه کردن سخته و پیچیده است سریع بگم بفرمایید، حاضر و آماده است. کلی هفته‌ها رو بالاپایین کردم که تعداد تعطیلات و غیر تعطیلات در کل، تعداد هفته‌های با ۳ روز تعطیلی، تعداد هفته‌های با ۲ روز تعطیلی و تعداد هفته‌های با یک روز تعطیلی مساوی باشه. بعدم می‌خوام اگر قبول کنن، بجای روزای تعطیلی که میرم بیمارستان، بگم پنج‌شنبه‌هامو آف کنن. اگر بشه که خیلی خوب میشه، ولی معمولا آدم با کلی ایده‌ی کاملا به نظر شدنی میره پیش رئیسش، بعد رئیسش سه سوته تفهیمش می‌کنه که اصلا هم شدنی نیستن و بهتره بجاش فلان و فلان و فلان بشه :)

 

  • نظرات [ ۲ ]
هـیوا .
۲۶ بهمن ۰۱ , ۱۸:۵۲

سلام

ویزای مانی فست فک کنم باید بگیرید ولی خب توو اربعین دوستای من که میرفتن اینجوری نبود که با هم برن و با هم برگردن

نمیدونم حالا شرایط اون موقع فرق داره یا کلا اینجوریه

امیدوارم قسمتتون بشه زودتر 🌷

پاسخ :

سلام
آره تو اربعین منم دو بار رفته‌م. اون موقع ویزا نمی‌خواد، یه دنگ‌وفنگای دیگه‌ای داره که آسون‌تره. ولی تا حالا تو خلوتی نرفتم.
ممنونم، ان‌شاءالله قسمت شما و هر کسی که دوست داره.
نگار
۲۶ بهمن ۰۱ , ۲۲:۳۷

ای بابا، این ماجراها رو درک می‌کنم چقدر روند فرسایشی ای داره. امیدوارم روزهای بهتری در پیش باشه.

پاسخ :

خیلی ممنونم، ایشالا :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan