مونولوگ

‌‌

کبابی در جستجوی ثواب

 

چون صبح زود رفتم بیمارستان، الان خوابم میاد و چون عصر هم باید برم کلینیک الان باید یه‌کم بخوابم تا عصر سرحال باشم؛ ولی مسئله اینه که با وجود اینکه خوابم میاد ولی نمی‌بره :) فکر کردم چرا؟ و به این رسیدم که ناراحتم. چرا؟ چون یه دوره‌ی آنلاین شرکت کردم یک و خرده‌ای قیمتشه. استادش تا حالا و تو دوره‌های قبلی که باهاش داشتم خوب بود. تصمیم گرفتم دوره رو به یکی که فکر می‌کنم بهش نیاز داره هدیه بدم و دیروز این کارو کردم. اون بنده خدا هی گفت نه پولش زیاده و نمی‌خواد و من می‌دونم به درد نمی‌خوره و اینا، ولی من گرفتم دوره رو براش. حالا امروز که جلسه‌ی اول اون بنده خدا بود، کلا تمرکز استاد پایین بود، حرفای خارج از بحث می‌زد، نتش هی قطع شد و وصل شد و برای مواجهه‌ی اول اصلا خوب نبود. حالا من از این ناراحت نیستم که کیفیت دوره اومده پایین یا اینکه اینقدر پول دادم براش، مثل این ناراحتم که یه جنسی رو برای یه نفر تبلیغ کنی و اون بخره و اتفاقا یکیِ اون خراب دربیاد. همچین حسی دارم الان و این حس شده دو تا چوب کبریت لای پلک دو تا چشمم.

 

  • نظرات [ ۰ ]
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan