مونولوگ

‌‌

امروز/هر روز

 

امروز یکی از همکارهام یه هدیه بهم داد، بی مناسبت، بی دلیل و بی توضیح حتی. یه مانتوی تابستونیه به سایز XXL 😁🤣😂 تازه بنده خدا میگه یه روز مانتوتو یواشکی پوشیدم که سایزت دستم بیاد. دستش درد نکنه، تقریبا سلیقه‌مو خوب شناخته. گشادیش هم طوریه که به مدلش میاد.

میگم درسته که من محبوبیت از سر و روم می‌ریزه :)) ولی خب شمام سعی کنین بی مناسبت به آدم هدیه ندین. من سعیمو کردم و موفق شدم که مشکوک نشم، ولی انصافا تو این دنیا و این دوره و زمونه می‌تونه حرکت مشکوکی باشه.

 

 

+ تموم نمیشه. میگن دنیا می‌گذره، همه چی می‌گذره، ، ولی هیچی نمی‌گذره. تقریبا دارم دیوانه میشم. ای کاش یه قرصی بود که می‌خوردم و حداقل دو سال دیگه بیدار می‌شدم. زمانی که به احتمال زیاد قضیه تموم شده باشه. باورم نمیشه زندگی آروم و بی‌غصه‌م یکباره اینطور وحشتناک طوفانی شده باشه، باورم نمیشه.

 

  • نظرات [ ۱ ]
ن. ..
۲۱ تیر ۰۰ , ۱۸:۴۹

🤔

چی شده؟ 

پاسخ :

چیز قابل گفتنی نیست
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan