مونولوگ

‌‌

دلخواه‌ترین قاب در خانه‌ی ما برای من (آپدیت جدید!!!)

 

 

من عاشق نوشتن روی برد سفیدم. هر روز لیست بلندبالایی روش می‌نویسم و دونه دونه یا خط می‌خورن یا تیک می‌خورن یا دایره‌ی توخالی جلوشون پر میشه یا کلا پاک میشن. یه‌جورایی معتادش شدم و اگه لیستمو روش ننویسم، دست‌ودلم به کار نمیره :) بعضی اوقاتم روشو پر می‌کنم با شعر و شعر و شعر. هر چند وقت یک بار هم می‌بینم داداشم روش نوشته "دیوانه" یا معادل‌های فارسی و انگلیسیش، منم زیرش می‌نویسم "خودشو میگه ;)" بعدا میام می‌بینم نوشته "هه هه هه :)))". گاهی هم میام می‌بینم ریحانه یا فاطمه سادات یا امیرعلی، ماژیک‌های دلبندمو برداشتن و روش نقاشی کشیدن و تا تونستن فشار دادن و انحنای نوک ماژیک رو کلا صاف کردن.

من این تخته رو خیلی دوست دارم.

 

 

دعوت می‌کنم از الهه‌ی مامان پارسا، الهه‌‌ی ساینتیستمون، محبوبه‌ی شب، مریم (دکتر مریم خودمون)، مریم (اون یکی دکتر مریم خودمون)، دردانه، نُوا، فاطمه‌ی به‌هرحال، فاطمه‌ی عه‌بلاگ‌آووانس‌اُون، دکتر گلسا، خاکستری، من ساتیرا، ضمیر، دکتر هایتن، دکتر احسان، رعنا، مه‌جور، دکتر همدم ماه، پاییز، حورا، دکتر دکتر، محمود بنایی، آقای محمدعلی، دکتر آفتابگردون، سه‌رک، تبارک، واران، پیچک، دیزی/خورشید، مهسا ماکارونی‌فر، پلک شیشه‌ای، بانوی مؤمن، دست‌ها، مامانْ ریحانه، یک پسر، مرضیه مهدوی‌فر، مها، حنیفا و آقای میم.

 

+ من یا دعوت نمی‌کنم یا فراخوان عمومی میدم :)

+ حالا بهتون ثابت شد که نصف اهالی بیان دکترن؟ :))

+ بدیهی است که شرکت در این سرگرمی اختیاری است :)

 

  • نظرات [ ۳۳ ]
Jesse Blueman
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۵:۵۶

عع تو آپدیت جدید منم اضافه شدم((((: 

ممنون از دعوتتون

پاسخ :

لینک‌هایی که اضافه شدن قرار بود از اول باشن، از بس صفحه زیاد باز کردم، بعضی‌ها از دستم در رفتن. بعضی‌ها رو هم کلا یادم رفته بود باز کنم :)
Reyhane R .
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۶:۳۹

اولا کلی ذوق کردم دیدم منم دعوت کردی (: ممنونم.

ثانیا منم به تخته و نوشتن روش خیلی علاقه دارم ولی متاسفانه همون کارایی که ریحانه و فاطمه سادات و امیرعلی شما انجام میدن، دخترای ما هم همون بلاها رو سر ماژیک نگون بخت میارن و ماژیک تو خونمون بیشتر از یک هفته عمر نمیکنه😅😊

پاسخ :

:)
من سعی می‌کنم همیشه ماژیک‌های نگون‌بخت شده رو بهشون بدم و ماژیک‌های سرحال و چاق‌وچله رو از دسترسشون دور کنم. ولی خب مسلما خیلی فرق می‌کنه رفتار بچه تو خونه‌ی خودش با خونه‌ی خاله و عمه‌ش :))
life around me
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۷:۰۴

داستان چیه؟

باید دلخواه ترین قاب خونه مون رو‌توصیف کنیم؟

پاسخ :

قضیه از اینجا شروع شده :)
پلڪــــ شیشـہ اے
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۷:۰۵

😌🤗🤗🤗

ممنون عزیزم

راستش ما تازه اسباب کشی کردیم. منم جز دو روز خیلی کوتاه اونجا زندگی نکردم هنوز. واسه همین نمیدونم به کجاش خو میگیرم و برام دلچسب و خواستنی میشه. 

پاسخ :

عه، چه جالب :)
مبارک باشه خونه‌ی جدید!
حالا اجباری نیست، یعنی اگه شرکت نکنی از بیان اخراجت نمی‌کنیم :)))
ولی ببین شاید یه گوشه‌ای به دلت نشست.
فاطمه ‌‌‌‌
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۷:۱۳

اولش نفهمیدم این عه‌بلاگ‌آووانس‌اُون منم گفتم بذار برم وبلاگ طرفو ببینم :)) فارسی اسم وبلاگمو ندیده بودم تا حالا :دی به همین خاطر شرکت می‌کنم :دی

پاسخ :

آرههه، فارسیلیش نوشتم :))
چه خوب :)
واران ..
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۷:۲۴

از آخر به اول :

اولا مرسی بابت دعوت ^__^

تو دومین نفری هستی دعوتم میکنی ❤

مرسی❤❤

 

اما من معترضم چرا مریم رو  دعوت کردی ؟😂

من خواستم  جدا بصورت ویژه مریم نازارم جز دعوت کننده های من باشه 😀

 

+

اول هر چی قابتو دیدم گفتم این بچه مون یحتمل قاشوقه :دی یعنی عاشقه :دی

ولی عاشق چی باز نفهمیدم 😅

بعد که پست رو خوندم متوجه شدم نه جدا عاشقی 😉😁

اما عاشق نوشتن رو برد :))

 

اتفاقا منم عاشق نوشتن رو برد هستم اما بقول کوردها وَ چه بو 😀

یعنی چه فایده یه تخته دارم که یه سال و خورده ایه که ماژیک نداره 😅😀😀

چون تخته مو خواهرم و دومادمون بهم هدیه دادند ولی منم نشد براش ماژیک بگیرم :|:))

عشقتون مانا عامو ؛)

 

 

پاسخ :

خواهش می‌کنم :)

مریم دومی رو میگی؟ چرا خب؟ منم دوست داشتم دعوتش کنم :)

تخته‌ی وایت‌برد آخه چه ربطی قاشقی داره؟ :))

واقعا تنبلی پس، یا شایدم قاشق نیستی 😁
life around me
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۷:۴۶

من نوشتم اما فعلا نمیتونم عکسی بذارم....

پاسخ :

اشکالی نداره :)
پلڪــــ شیشـہ اے
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۷:۵۶

:) ممنون عزیزم. 

😂😂

ان شاءالله چند ماه دیگه که فسقل اومد و اجازه داد مامانش بره خونه، میرم میبینم کجاش خوبتره😓😂😂😂

پاسخ :

الهی الهی :)
اون موقع از یه قابی عکس بگیر که خود فسقل هم توش باشه :)
پا ییز
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۷:۵۷

آخیش داشتم عقده کمبود توجه می گرفتما 😚 مرسی دعوتم کردی بازم مگه هم استانیای خودمون :)

اتفاقا به شدت به قاب دلخواهم با دیدن پست های بچه ها فکر کردم

و خوب من قابم با همه فرق داره :) 

پاسخ :

خدا رو شکر از تشکیل یک عقده در روان یک انسان و خراب شدن آینده‌ی او جلوگیری کردم :)))

منتظرم قابتو ببینم :)
واران ..
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۸:۰۶

نه مریم اولی :)

 

تنبل نیستم از ترس کرونا جایی نرفتم خب :|

البته بنا به دلایلی اون یکسال نگرفتم بماند چه دلیلی شما بوگو زیاد عاشق نبودم لابد :))

ولی بذار بگم نگهش داشتم قابم رو با خودم ببرم خونه خودم البته اگر رفتم خونه خودم :دی

اینجا امنیت نداره از دست برادرزاده ام و بقیه :دی

 

 

+

همینکه چهار بار با خط خوش نوشتی قاب دلخواه خانه من یعنی عاشقی /قاشوقی دیگه :دی

چطور برای من ربط داره به قاشوقی /عاشقی ولی برای تو ربط نداره ؟!:))

من به عاشقی در حالت شوخی به دوستام میگم قاشوقی:دی

پاسخ :

با این برادرزاده‌ها باید ضربتی برخورد کرد :))

ها پس نوشتن از علائم قاشقیه :) یادم باشه جلوی مامان بابام چیزی ننویسم :دی

یه جنس پارچه هم هست براقه، اسمش عاشُقیه =)
محبوبه شب
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۸:۲۴

تسنیم ^_^ مرسی دخترم :* مرسی از دعوتت

به حورا م گفتم

در حال اسباب کشی هستیم یه مقدارکی خونه بهم ریخته س

با این حال

چشم سعی می کنم

به قول مریممون ماچ بهت : )

پاسخ :

عه مگه حورا شرکت کرده؟؟ 🤔 بذا ببینم!
عهههه، راس میگی، تازه پستش رو هم دیدمااا، ولی یادم رفته ^_^

خوبه که سعی می‌کنی :)
‌‌ Elle
۳۱ مرداد ۹۹ , ۱۹:۲۸

عه من نمی‌دونستم هایتن دکتره :))

پاسخ :

بله، ولی نه از اون دکترهایی که فردا روزشونه :)
Jesse Blueman
۳۱ مرداد ۹۹ , ۲۰:۰۸

مجدد ممنون بابت دعوتت! انجام شد!

پاسخ :

بله، خوندم :)
خواهش می‌کنم
پا ییز
۳۱ مرداد ۹۹ , ۲۰:۵۹

اول جواب پستم را بده الان نمیشه پست جدید بذارم 

پاسخ :

آخه اگه جواب می‌داشتم که همون موقع خوندن می‌نوشتم. من بی‌تجربه رو چه به جواب اون سوال؟
فقط می‌دونم (اغلب اوقات) خود هر آدمی موقع انجام کاری، می‌فهمه داره درست انجام میده یا غلط.
غریبه ‌‌‌‌
۳۱ مرداد ۹۹ , ۲۱:۴۳

اوه مای گاد...! اسم های منو ببین! :))

مرسی تسنیم 😍

یادم نیست چند تا چالش شرکت کردم :) با این وضع وبلاگم :)))

ما تازه اسباب کشی کردیم و هنوز خیلی وسایل داخل کارتن هستند و من هم که تنبل... 🙈

دارم فکر میکنم خونه های قبلی که بودیم چه قابی برام جالب و دوست داشتنی بوده... 🤔 احتمالا یه جا توی آشپزخونه 😋😁😂

پاسخ :

عه، این یکی اسمت تو ذهنم نبود :)))
خیلی عجیبه که چند نفرتون تو اسباب‌کشی هستین، با توجه به جامعه آماری پایین اینجا :)

من اصلا هیچ اسباب‌کشی‌ای رو به عمرم یادم نمیاد. یعنی یادم میاد ولی مال بقیه بوده. فلذا نمی‌تونم بگم تنبلی نکن و فلان، احتمالا آدم تو اسباب‌کشی زیادی خسته است :)
مریم بانو
۳۱ مرداد ۹۹ , ۲۲:۵۲

جالب بود:)

 

منم تخته ام مثل توئه ولی بیشتر دوست دارم یادداشت بچسبونم روش:)

 

مرسی ازدعوتت چشم شرکت میکنم:)

 

راستی خانوم مرسی بابت اون شب که اومدی وبم منم حالم داغون بود ازت التماس دعا نزدیک حرم گرفتم

 

یه دنیا تشکر:)

پاسخ :

من ولی دوست ندارم روش چیزی بچسبونم، چسبناک میشه تخته‌م :))

نه بابا، فک کنم به خاطر تو بود که تونستم برم حرم، چون خیلی وقت بود می‌خواستم برم و نمیشد. پس من متشکرم :)
محمود بنائی
۰۱ شهریور ۹۹ , ۰۰:۴۱

ممنون از دعوت دوباره، دیگه حتما باید یک قاب دلخواه پیدا کنم، شده قاب را بسازم، میسازم عکسش را میگذارم :) راستی همه اون دستنوشته ها دست خط شماست؟ 🤨 

پاسخ :

عه، پس قبلا هم دعوت شده بودید :)

من نوشتمشون، ولی دست‌خطم اینجوریا نیست. البته خیلی شبیه سومی از بالاست.
مریم بانو
۰۱ شهریور ۹۹ , ۰۱:۰۳

بازم ممنونم:)

 

 + همراه با بغل(:

پاسخ :

بازم خواهش می‌کنم :)

apollo ‌‌
۰۱ شهریور ۹۹ , ۰۹:۳۲

واقعا حس خوبی داره ⁦^_^⁩

پاسخ :

ببخشید، چی حس خوبی داره؟ :)
apollo ‌‌
۰۱ شهریور ۹۹ , ۱۰:۲۷

نوشتن روی White board.

پاسخ :

خییییلی :)
/ ضمیر
۰۱ شهریور ۹۹ , ۱۲:۰۵

خیلی ممنونم تسنیم جان از دعوتت. (:  ولی با اجازت انصراف می‌دم.😁

پاسخ :

خواهش می‌کنم :)
انصراف فقط کتبا و با امضای ولی پذیرفته می‌شود 😊
رعنا ب.
۰۱ شهریور ۹۹ , ۱۳:۵۹

سلاام :) مرسی بابت دعوت 🤗 ان‌شالله شرکت میکنم ^_^
من یادداشت‌هامو همیشه روی کاغذ می‌نویسم، تا حالا وایت‌برد رو امتحان نکردم. بیشتر دوست دارم دم دستم باشه هی چیزی اضافه کنم یا خط بزنم :))

پاسخ :

سلام :)
من ولی کاغذ یا دفترچه رو نمی‌تونم دم دستم نگه دارم. تو خونه که وایت‌برده، بیرونم باشم تو گوشی می‌نویسم لیستمو. کاغذ و دفتر و دفترچه برای یادداشت‌هایی استفاده می‌کنم که قراره بمونن.
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۰۲ شهریور ۹۹ , ۱۲:۲۵

من بچگی‌هام عاشق نوشتن رو تخته بودم. بعدش دیگه به دلیل نبود امکانات، شکست عشقی خوردمD:

ممنون از دعوتت:-) من قبلش شرکت کرده بودم. ولی بازم ممنون:-)

پاسخ :

ولی من خودمو به عشقم رسوندم :))

من پستت رو خونده بودماااا! ولی نمی‌دونم چرا یادم نبود و دوباره دعوتت کردم. یه نفر دیگه رو هم با اینکه پستشو خونده بودم و کامنت هم گذاشته بودم باز دعوت کردم!!! تسنیم نیستم که، ماهی قرمزم :))
اقای ‌ میم
۰۲ شهریور ۹۹ , ۱۷:۳۵

یعنی واقعا فراخوان عمومی بود

همه هستن:))

پاسخ :

بله، شما رو هم نوشتم که دیگه تکمیل بشه :)
آسـِ مون
۰۳ شهریور ۹۹ , ۲۱:۴۱

سلاام

بفرمایید قاب ما هم ببینید:))

پاسخ :

سلام
بسیار سپاس :)
^_^ khakestari
۰۵ شهریور ۹۹ , ۰۰:۵۱

سلام تسنیم جون :)

الان باس تشکر کنم که اون لا به لا ها اسم منم یادت بوده :)))

اما احتمالا شرکت نمیکنم

پاسخ :

سلام :)
نه لازمه تشکر کنی، نه لازمه نگران شرکت نکردن باشی :)
آخه بعضیا نمی‌تونن قاب دلخواهشونو با نگاه بقیه سهیم بشن ;)
واران ..
۰۶ شهریور ۹۹ , ۰۰:۵۱

من دعوتتو لبیک گفتم :دی

 

سلام

عزاداریتم قبول باشه روله 💚

التماس دعا دارم ها بشدت.

ممنونم 🙏❤

پاسخ :

سلام
چه خوب :)
دیدم پستت رو، سلطان سانسوری تو :)

محتاجم به دعا
Nova :)
۰۶ شهریور ۹۹ , ۲۰:۱۲

عه عه من الان اومدم و دیدم منم دعوت شدم ^ـ^ مرسی!

منم یه تخته وایت یرد همین شکلی دارم که عاشقشم! البته چون به دیوار وصل نیست همیشه ازش استفاده نمی‌کنم؛ ولی بازم از این که با ماژیک به جونش بیفتم حسابی لذت می‌برم :دی یادمه یه بار دوستم اومده بود خونه‌مون و در غیاب من سرتاپای وایت بردم رو پر از تهدید کرده بود :))))))))

پاسخ :

:)
ای وای! انگار همه حسابی عاشق معشوق منن =)))
انقد خوشم میاد از تخته برای نامه‌نگاری استفاده کنم/کنن! برای بقیه روش یادداشت بنویسم، بقیه برام روش یادداشت بنویسن. ولی کسی معمولا به تخته‌ی من کار نداره جز همون داداشم که گفتم چی می‌نویسه :))
همدم ماه
۰۷ شهریور ۹۹ , ۱۷:۴۹

سلام تنسیم :) 

ممنونم بابت دعوت، اگر تونستم و چیزی به ذهنم رسید شرکت میکنم هرچند که انگار وقت مسابقه هم گذشته :)

پاسخ :

سلام همدم ماه :))
خوندم ترم شیش قشنگتو و حسابی هم دلم تنگ شد واسه ایمنی، واسه فارما، واسه واکسیناسیون، واسه میکروب و واسه درس کلا! هرچند که احتمالا برای شما قشنگ‌تر باشه :)
شاهزاده شب
۱۰ شهریور ۹۹ , ۱۷:۳۳

چه فکر باحالی برای قاب دلخواه :)

پاسخ :

آره فکرای من خیلی باحاله :))
فکر می‌کردم شاهزاده‌ی شب آقا باشه =)
دست ها
۱۰ شهریور ۹۹ , ۱۸:۳۲

عه منم دعوت کرده بودی به چالش وبلاگی :))

اشک تو چشام حلقه زد... فکر نمیکردم هیچ کسی دعوتم کنه :))

پاسخ :

شاید جای دیگه‌ای هم دعوت شده باشی، ولی به خاطر رژیم مجازی‌جاتت شاید مطلع نباشی :))
شاهزاده شب
۱۱ شهریور ۹۹ , ۰۰:۳۳

چرا آقا اخه :))))))

پاسخ :

چون تو قصه‌ها به پسراشون میگن شاهزاده، به دختراشون میگن شاهزاده خانوم :)
گلاویژ ...
۲۰ شهریور ۹۹ , ۰۲:۲۶

داشتم به ماژیکات نگاه می‌کردم و یاد دبیرامون افتادم که از ماژیک سبز و قرمز خوششون نمیومد:)

پاسخ :

من الان یک عاالمه ماژیک آبی و مشکی دارم. ۴ تاشون تو عکسن :)
ولی سبز و قرمز و رنگ‌های احتمالی دیگه‌ای که نمی‌دونم رو ندارم و نخریدم هم تا حالا. چون از شلوغی خوشم نمیاد، از چندرنگ‌نویسی. ولی حالا که گفتی، بد نیست امتحانشون کنم، چندرنگ ننویسم، مثلا یک دفعه فقط سبز بنویسم، یک دفعه فقط قرمز. اینطوری باید خوب باشه :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan