مونولوگ

‌‌

قُرْبَةً اِلَی الله، اَللهُ اَکْبَر!

 

سحری رو که خوردم، یاد التماس دعای دیشب خواهرم که حال پدرشوهرش بده و دکتر گلسا که آزمون دستیاری داره افتادم. گفتم بذار یه جوری دعا کنم که خدا نتونه نه بیاره!

طریقه‌ی خوندن نماز شب رو سرچ کردم و آسون‌ترین روش رو برگزیدم! دیدم پنج شیش دقیقه بیشتر وقت ندارم، گفتم شفع و وتر رو فقط می‌خونم. الله اکبر! تکبیر و حمد و سوره و رکوع و سجود و قنوت و... سی ثانیه مونده به اذان تموم کردم. با خودم گفتم من که می‌خوام صبر کنم اذان حداقل به وسطاش برسه بعد نماز صبحمو بخونم، بیا این زمانم از دست ندم و موقع تعویض شیفت، مشغول نماز باشم که دوبله حساب شه! میگن فرشته‌های کاتب اعمال موقع اذان صبح تعویض میشن، واسه همین هر کاری که تو این زمان در حال انجامش باشیم رو هم فرشته‌ی دیروزی می‌نویسه، هم فرشته‌ی امروزی! :)) آره خلاصه، فکر اقتصادیم در چند جهت در حال کار بود. تکبیر گفتم و نماز قضای ظهر نیت کردم. پشتش هم نماز صبح خودمو خوندم. اوف! چقد زیاد نماز خوندم من، هم مستحبی، هم واجب همین الانی! هم واجب قبلنی! روزه هم که هستم 😊 همین‌طور که داشتم سلام نماز صبح رو می‌دادم و به بستر گرم و نرمم فکر می‌کردم، حس کردم انگشتر تو دستمه! ای داد بیداااد! یادم اومد اصلا وضو نگرفته‌م!! :|||

چند دقیقه گذشت. نشسته بودم و از ترس اینکه دو لیوان آبی که از ترس تشنگی خوردم برنگرده دراز هم نمی‌تونستم بکشم. تا اینکه آروغ هم زدم علی برکت‌الله! ببخشید، گلاب به روتون، مقداری آب اومد بالا و فک کنم یکی دو میلی‌متری هم وارد حفره‌ی دهانم شد و برگشت رفت پایین و منم نتونستم کاری بکنم و بدین ترتیب روزه رو هم به همین سرعت به افطار رسوندم!

بعله خلاصه، ما اینجوری واسه ملت دعا می‌کنیم. شمام بگردین ببینین حاجتی چیزی ندارین؟ بدین من تو نماز شب بعدی از خدا بخوام حاجتتونو.

 

+ این هم جهت سؤالات احتمالی در باب بطلان روزه! از مجموع بندهای این صفحه و احوالات خودم، برداشتم این بود که باطل شده. تازه اهل گرفتن روزه‌ی شک‌دار نیستم، یه روز دیگه میشه مطمئنشو گرفت :))

 

  • نظرات [ ۱۴ ]
احسان ..
۱۶ مرداد ۹۹ , ۰۹:۱۷

سلام

شما قبل نماز شبتون باید یه پست میزدید و از همه ما می پرسیدی کیا مومن هستند که دعاشون کنم؟

بعد مثلا می گفتیم من...یا اون می گفت اون!

بعد شروع میکردید

جالبه بدون وضو هر چی نماز هم یادتون افتاده خوندید:)

فقط من موندم چرا این وسط صدقه ندادید؟

زکات فطره هم ممکن بود:)

در هر صورت خاطره جالبی بود ممنون

پاسخ :

سلام
من اصل رو میذارم بر اینکه همه مؤمنن مگر اینکه خلافش ثابت بشه!
بعد هم من تو پنج دقیقه سه رکعت نماز خوندم، توقع دارین چهل نفرم تو قنوت دعا کرده باشم؟؟؟ لابد سیصد تا العفو و بقیه چیزایی که یادم نیست رو هم باید به جا می‌آوردم :))

خب نکته همینجاست که دقیقا در همین مواقع آدم کلی کارمار می‌کنه، بعد می‌بینه همه‌ش رو هوا بوده.

صدقه یادم نبود. دفعه‌ی بعد صدقه هم میدم، بعدش متوجه میشم از کیف یکی دیگه برداشتم دادم :))

هوپ ...
۱۶ مرداد ۹۹ , ۰۹:۳۷

اصل نیتت بوده بقیش بهانس :-))))))

پاسخ :

نه به نظرم خدا ظاهر اعمالمونو ملاک قرار بده بیشتر به نفعمونه تا نیت‌هامون :)))
پا ییز
۱۶ مرداد ۹۹ , ۱۰:۱۲

وای خدا غش کردم از خنده :)))))))))))

 

یعنی قشنگ گفتم این یه دفعه یادش میاد که وضو نگرفته حتما!

پاسخ :

تو خیلی باهوشی، پس چرا از اول نگفتی من انقد زحمت نکشم؟؟ :)))
فاطمه ‌‌‌‌
۱۶ مرداد ۹۹ , ۱۱:۴۹

حاجت‌روا باشییی برا منم دعا کن =)))

پاسخ :

باشه، ایشالا دفعه بعد :))
آقای اذان گو
۱۶ مرداد ۹۹ , ۱۲:۰۵

گفتن نداره!!!

پاسخ :

بله، نداره!
س _ پور اسد
۱۶ مرداد ۹۹ , ۱۲:۳۶

سلام  :))

-عیدالله الاکبر ؛ عیدغدیر خم و دههء ولایت و امامت بر شما هنیئا"مریعا"لک

-بابت حال خوشتان هم « طوبی لهم و حسن مآب»

- لطیفهء بانمکی بود طیب الله انفاسکم

تو این روزه های مبطل و نمازهای بی وضو ! ما را هم فراموش نکنید :) البته قدر ما بیش از این هم نیست (حدیث نفس)

خاطره:

یک وقتی زمان جنگ رزمنده ای به آیت الله مشکینی "ره" مراجعه کرد و پرسیده بود ما گاهی در صحنه های نبرد با لباس خونی و بدن نجس و با تیمم و بدون وضو و غسل نماز می خوانیم؛ تکلیف این نمازهای ما چیست؟

ایشان با حالی منقلب به ان رزمنده گفتند؛ من حاضرم تمام نمازهای عمرم را با یکی از نمازهای مشکوک شما معامله کنم ....

نتیجه اخلاقی:

قدر این حال و هوا را در جوانی بدانید و این فرصتها را ضایع نکنید .... (فضولی مشفقانه) :((

وفقکم وایانا

پاسخ :

سلام
ممنونم، عید شمام مبارک :)
من از شما التماس دعا دارم.
خاطره‌ی جالبی بود، گرچه تناسبی با پست من نداشت :)

قدر جوونی رو که وقتی پیر بشم قراره بفهمم، الان که نمیشه :))))
عـلیـرضـ ـا
۱۶ مرداد ۹۹ , ۱۵:۲۱

فقط اونجاش که فرشته‌ها تعویض شیفت میشن...

حالا اینم میشد که یه پنج دقیقه دیرتر روزه بگیرید و از اونور یه پنج دقیقه دیرتر افطار کنید... والا!

پاسخ :

اینم حرفیه، حیف همون موقع به فکر خودم نرسید :))
هـی وا
۱۶ مرداد ۹۹ , ۱۸:۲۹

نیت مهمه :دی

 

قبول باشه

 

+یاد یکی از رفقای روحانیمون افتادم، بنده خدا پیش نماز شده بود و بعد از اتمام نماز بلند شده بود گفته بود من وضو نداشتم :)) 

پاسخ :

ممنون، واسه روزه‌ی نگرفته و نماز نخونده تقبل‌الله نگرفته بودیم که گرفتیم :)

واقعا چه شهامتی داشته که گفته، ای والله!
آفتابگردون ...
۱۶ مرداد ۹۹ , ۲۰:۰۵

دارم عاشقت میشم :)

پاسخ :

اتفاقا منم قصد ادامه تحصیل ندارم :))
منتظر اتفاقات خوب (حورا)
۱۶ مرداد ۹۹ , ۲۰:۲۷

:-))))))))

مورد نماز برای من چند بار پیش اومده. یعنی وقتی نمازم به نظر خودم خیلی معنوی و با حضور قلب بود بعدش فهمیدم عه من که وضو نگرفته بودم:/ مامانم میگه اینجور وقت‌ها شیطون خیالش راحته که کلا نمازت مردوده کاریت نداره:-)))

پاسخ :

آره آره، منم این حرف مامانتو شنیدم :))
نمی‌دونم این شیطون شیطون از کجا می‌فهمه وقتی خودمونم نمی‌دونیم وضو نداریم 😄
پلڪــــ شیشـہ اے
۱۷ مرداد ۹۹ , ۰۰:۲۰

:))))

 

وای خدا. چه ضد حال بوده. 

پاسخ :

آره خییییلی :))
پا ییز
۱۷ مرداد ۹۹ , ۰۴:۰۶

خواستم مطمئن شم :) 

پاسخ :

نخیر، می‌خواستی بذاری من همه رو که خوندم بعد بگی! ./_\.
رزمنده ..
۱۷ مرداد ۹۹ , ۱۹:۴۵

سلام مومن. جزاکم الله خیرا

 

عید غدیر بر شما مبارک

 

تقلب الله (لبخند)

 

 

عاقبتتون به خیر به حق حضرت ابوتراب

یا علی

پاسخ :

سلام :)
عید شما هم مبارک

بله بله، تشکر =)


علی یارتون
غریبه ‌‌‌‌
۱۸ مرداد ۹۹ , ۰۹:۳۷

عیدت مبارک سیده عزیز 🌹❤️

پاسخ :

مرسییی :)
عید شمام مبارک :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan