مونولوگ

‌‌

الهی گردن گردون شود خرد


بی‌محابا رد شدنم از خیابون شهره است! کمپین #عبور_از_خط_عابر_پیاده_با_چشمان_بسته رو که یادتونه؟ کلا تصور واقعی از تصادف نداشتم تا حالا.
امروز کنار ایستگاه اتوبوس بودم که یه دونه از این تاکسی زردها دنده عقب اومد و زد بهم و روی پای راستم وایستاد! چند ثانیه‌ای توقف کرد همونجا! و بعد رفت جلو و رفت که رفت. حتی پیاده نشد که ببینه چی شده. شایدم چون اومدم نشستم تو ایستگاه فکر کرد حالم خوبه دیگه. البته شکر خدا پام کاملا خوبه و اصلا درد نداره. اما بعدش دیگه می‌خواستم از خیابون رد شم، یه ترسی داشتم! به همین راحتی آدم رام میشه، آدم‌های ترسو، به همین راحتی.

  • نظرات [ ۵ ]
گلاویژ ...
۲۸ فروردين ۹۸ , ۱۰:۴۰
خداروشکر لااقل تو این یه فقره تنها نیستم:|

پاسخ :

بد رد شدن از خیابون؟ :)))
خب حوصله‌ی صبر کردن ندارم من :)
گلاویژ ...
۲۸ فروردين ۹۸ , ۱۳:۵۱
بلی
منم ندارم و همیشه به طرز معجزه‌آسایی نمیرم زیر ماشین!

پاسخ :

ما معجزه‌ی مجسمیم :)
من یه ایده دارم واسه این مشکل که خودم عملیش می‌کنم معمولا. اینکه از رو خط عابر پیاده رد بشم که هم مجوز بی‌احتیاطی داشته باشم، هم اگه تصادف کردم خونم هدر نره و دیه‌مو بدن به خانواده‌م 😂😂😂😂
گلاویژ ...
۲۸ فروردين ۹۸ , ۱۴:۱۷
وای تو چقدر منی😂😂😂😂

پاسخ :

تازه یادم هست که تو اولین کامنتت گفتی قبل از گلاویژ اسمت تسنیم بوده 😊😊😊 خب تسنیم‌ها شبیه همن دیگه 😊😊😊
مریم ..
۲۸ فروردين ۹۸ , ۱۴:۳۸
اوه اوه واقعا پات هیچی نشد؟؟

پاسخ :

تو بگو بعد از پنج دقیقه، یه ذره درد حس کرده باشم من! فکر کنم این سمندها خیلی سنگین نیستن :)
مریم ..
۲۸ فروردين ۹۸ , ۲۲:۱۳
نمیدونم شاید طبق قانون فیزیک وزنش در چهار چرخش تقسیم شده و زیاد فشار نیومده

پاسخ :

بالاخره قوانین فیزیک در زندگی به کار آمد :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan