مونولوگ

‌‌

روزمره :)

کار تو این خونه تمومی نداره! آدم وقت نمیکنه سرشو بخارونه. چه وقتی سال به دوازده ماه کسی در این خونه رو نمی‌زنه، چه وقتی مهمونی پشت مهمونی داریم. اصلا گاهی می‌مونم که چرا واقعا؟؟؟ یه دلیلش رو پیدا کردم و اونم مامان جان هستن! یه دقیقه نمیتونن بشینن. کار قبلی تموم نشده کار دیگه‌ای برای انجام دادن دارن.

خلاصه که امشب هفتاد هشتاد نفر مهمون داریم و صبحِ من با خرد کردن پیاز شروع شده! با عینک آفتابی نشستم به خرد کردن چهار کیلو پیاز! انقد چشم و گلوم سوخت که چند بار وسطش استراحت کردم😂 حالا خوبه سبزی‌خردکن بود، وگرنه تا شب طول می‌کشید!

یگ عالمه برف اومد دیشب و ما مجبوریم تو آشپزخونه آشپزی کنیم! و این یعنی کلی به‌هم ریختگی و کم‌شدن فضای آشپزخونه و اندکی سردرگمی :)



نهار با من بود و همینطور که چیپس درست میکردم، در تدارک این پست هم بودم که ناگهان واااااای شد!!! یک سری از چیپس‌هام سوخت :)

یعنی خوش‌شانس‌تر از من هست؟ من و هدهد* کارهای خونه رو بین خودمون تقسیم کردیم، به این صورت که یک هفته آشپزخونه و ما یتعلق با یکیمونه و بقیه کارها با اون یکیمون، و هفته‌ی بعدش معکوس میشه. تعویض شیفتمون هم اذان شب جمعه است. (مثلا امشب) این هفته‌ی گذشته جارو و مرتب کردن و پله و حیاط و فلان و بیسار با من بوده و از امشب آشپزخونه حوزه‌ی استحفاظی بنده میشه. یعنی من باید قبل از اومدن مهمون‌ها خونه رو برق بندازم و بعد از رفتنشون تمام ظرف‌ها رو بشورم و آشپزخونه‌ی منفجر رو سر و سامون بدم :/ البته خونه هم احتیاج به مرمت خواهد داشت!!! ولی نه به اندازه‌ی آشپزخونه :(

دیگه اینکه امروز یک عدد کیف پول حاوی مقادیر زیادی پول نقد و کارت عابر بانک و غیره در مغازه جا گذاشتم و سپس از خانه تا محل مذکور دویدم! دقت بفرمایید دویدم! اتفاقا جایی هم گذاشته بودم که احتمال بی‌سروصدا بلند کردنش زیاد بود. خوشبختانه کسی که بلندش کرده بود صاحاب مغازه بود. ولی پررو پررو ازم شیرینی میخواست! احتمالا بازش کرده و دیده توش پر پوله! چند دفعه گفت شیرینی‌شو میدی؟ گفتم نع! بنده خدا مجبور شد پسم داد دیگه :) چه کاریه؟ باید کیفم رو پس بده! زمونه یه جوری شده آدم باید برای اینکه بقیه کار درست رو انجام بدن، بهشون حق‌الزحمه بده!


+ یعنی من از صبح دارم این پست رو مینویسم تازه الان تموم شده!



* آقای جان از همون اول، اسم من و آبجی‌ها رو تو گوشیشون به صورت مستعار سیو کرده بودن. مامان بره‌ی ناقلا رو "عسل"، آبجی دومی رو "هدهد" و بنده رو هم "یاس" خطاب میکنن. نمیدونم آقای جان بر چه اساسی اینا رو انتخاب کردن ولی اگه از خودم می‌پرسیدن میگفتم "شبنم"😊 حالا از اونجایی که سختمه هی بگم آبجی بزرگه، آبجی دومی، منم تصمیم گرفتم همین اسامی مستعار رو تو وبلاگ استفاده کنم.

  • نظرات [ ۴ ]
دچــ ــــار
۱۴ بهمن ۹۵ , ۱۹:۰۰
یاس؟ یس؟‌:) چه محبتی :))
حتما شما مذهبیشونی شاید:/

+ خداوقت میگم بخاطر پستی که از صبح تا الان طول کشید:))
+ وارد آشپزخونه نمیشم/مخصوصا وقتی یکی با عینک دودی ! نشسته باشه:)) مگه پیاز نور داره!!

پاسخ :

فک کنم همه‌ی پدرا محبتشون به دختراشون بیشتره!
حتما شاید؟؟؟ نه همه مثل همیم.

+ خدا قوتم داره این همه زحمت! متشکرم...

++ حالا یه دفعه وارد آشپزخونه بشین، یه چند کیلو پیاز رنده کنین، متوجه میشین نور داره یا نه...
دچــ ــــار
۱۴ بهمن ۹۵ , ۱۹:۳۹
نه دیگه ما مهمون کیلویی نداریم / تنها کمکی که توی خونه نمیکنم همینه :) یعنی نمیتونم شرو میکنم از همه جای صورتم اشک میاد :))

پاسخ :

این دفعه با یه عینک آفتابی بزرگ امتحان کنین! شاید اشکتون کم شد... اگه جواب نداد کلاه‌های شمشیربازی رو امتحان کنین. خلاصه بهانه نیارین، باید راهشو پیدا کنین...
دچــ ــــار
۱۴ بهمن ۹۵ , ۲۰:۳۸
نه دیگه معاف شدم از اول زندگی :)

راستی ماما هم پرستار محسوب میشه؟‌اگه آره روزتون رو تبریک میگم :)

پاسخ :

!
محسوب نمیشه، ولی خیلی وقت‌ها کارهای نرسینگ هم انجام میدن.
ممنون. منم ولادت حضرت زینب رو به شما تبریک میگم.
تبارک منصوری
۱۴ بهمن ۹۵ , ۲۲:۳۵
وای اون سس و مرغه؟؟؟ *_*
توی لیست مهدور الدمهای قشنگم،اسم تو اولین نفره...
گفتم که بدونی ،کاراتو بکنی وصیتتو بنویسی و کم کم آماده بشی برای مردن.
من بیرون منتظرم -__-
ظرفای هفتاد هشتاد نفر مهمونو تنهایی میشوری مگه!!؟؟

پاسخ :

نه سس نیست، ربّه! باور کن فک نمیکردم اصلا عکس جالبی باشه :)
من از دار دنیا فقط روزه و نماز قضا میذارم واسه بقیه! اونم هزار بار به شوخی و جدی گفتم، دیگه وصیت لازم ندارم که😁
دفعه‌ی قبل که شستم، این دفعه‌ام احتمال زیاد همه‌اش پای خودمه :) مگر شما بیای کمک ;)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan