یکی از پرستارای درمانگاه گیر دهپیچ داده که صبح عاشورا شیفتش رو پر کنم. اول که گفت پنجشنبه صبح، گفتم که من اصلا شیفت پرستاری نمیرم؛ تازه اون موقع نمیدونستم عاشورا هم هست. بعدش یک ساعت حرف زدیم و صد بار گفتم نع! ولی به هیچ وجه ول نمیکنه. به شیش نفر از دوستام که پرستاری هم کار میکنن گفتم، ولی هیچ کدوم قبول نکردن.
آخرین بار که زنگ زد جواب ندادم. الان نمیدونم چیکار کنم.
آخرین بار که زنگ زد جواب ندادم. الان نمیدونم چیکار کنم.
یادش بخیر، دو سال پیش، درمانگاه دکتر معصومی، روز عاشورا شیفت بودم و پستش رو هم اینجا نوشتم.
- تاریخ : دوشنبه ۲۶ شهریور ۹۷
- ساعت : ۱۲ : ۵۶
- نظرات [ ۵ ]