هندزفری تو گوشم بود و داشت میخوند. رسید به اونجایی که میگه "درون آینهی روبرو چه میبینی؟" یه دفعه چشمم افتاد به دو تا آینهی قدی با حاشیههای طلایی که بیرون یه مغازه به دیوار تکیه داده شده بودن. بدون اینکه توقف کنم برگشتم سمتشون تا ببینم درون آینهی روبرو چه میبینم، چون من ترجمان جهانم، باید بگم چه میبینم! که یه دختر خوشگلِ نازِ ماهِ شبِ چهاردهطور پشت سرم دیدم! از خودم ناامید شدم :|||
😂😂😂 خواستم بگم منم بلدم جوک تعریف کنم، بعله :)
- تاریخ : جمعه ۲ شهریور ۹۷
- ساعت : ۰۰ : ۳۰
- ادامه مطلب
- نظرات [ ۷ ]