مونولوگ

‌‌

جوراب


هدهد داشت آماده میشد که بره شیرینی‌خوری. سه تا جوراب و یه ساق دم دستش بود. نمی‌دونم بحث چی شد که به دایی گفتم "نگاه کنین، این هدهد همه‌ش جورابای منو می‌پوشه. اونی که الان از پاش درآورد مال منه، اونی که داره می‌پوشه هم مال منه، اون یکی زاپاسی که جلو روشه هم مال منه، اون ساق دست هم مال منه، همممه‌شون مال منن!" دایی گفتن "اونجا رسمه هر مسافری که از سفر برمی‌گرده هرکی بیاد دیدنش یه دستمال و یه جوراب بهش میده، من بیشتر از بیست جفت جوراب داشتم، یه دونه‌شم برام نمونده، مهدی (پسرشون) همه رو می‌پوشه و سوراخ می‌کنه!"


گفتم تعریف کنم شمام بدونین اون گوشه‌ی دنیا همچین رسم‌های جالب و باحالی هست =))



+ شاید از پیاده‌روی امروز عصر هم باید بنویسم.


  • نظرات [ ۱ ]
دلژین
۱۳ مرداد ۹۷ , ۰۸:۰۱
من یک کشو جوراب دارم 
یعنی عاشق و روانی جورابم 😂 
بعد حالا کسی اگر جرات داشت بیاد دست بزنه تا حالیش کنم :))))

پاسخ :

من یک کشو که ندارم، شیش هفتایی! همه‌شم جلوی خودمو می‌گیرم که بیشتر نشه :))
قربون دستت یه‌سر بیا هدهدم حالی کن 😆😆
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan