یه تقویم زرد گنده درست کردم زدم اون بالا. چرا اون بالا؟ چون من این پایین رو زمین لش کردم. کلمهی پسرونهایه؟ اصلا مهم نیست، چون جایگزین ندارم براش. از پایین که به اون زرد بالا نگاه میکنم از هفت تا کار امروز یکیش خط خورده! یکی دیگهشم که حرم بود به جای خط، تیک خورده. جلوی حرم هم که با فلش نوشتم قبرستون ضربدر خورده، چون خیلی شلوغ بود و خانواده موافقت نکردن بریم پایین، قبرستون.
الان هم رفتن همین دور و بر چند دقیقه بشینن تو فضای آزاد، من تنهام. تنهایی بینهایت خوبه، هرازگاهی؛ و برای من بیشتر اوقات. بهشون گفتم برام زولبیا بامیه بیارین.
فک کنم ده جفتی باشن، منتظر منن که برم بشورمشون :| تا حالا اینقد جوراب نشسته یه جا دیده بودین؟ خیلی شلخته شدم دیگه، همهشونو جمع کردم با هم بشورم! خیلی شلخته شدم، خیلی! از فردا آدمت میکنم! بعضیاشون که چرک تو تنشون مونده جنسشون هم خوب نیست فک کنم قشنگ سفید نشن، لباسشویی هم که جورابو بدتر کثیف میکنه، از من به شما نصیحت جوراب رو هیچوقت نندازین تو ماشین.
این مهندس بوق هی میاد رو تختهی برنامهریزیشده!ی من چیز میز مینویسه. اون روز نوشته بود "تسنیم مضحک و احمقه"! به انگلیسی. منم ناراحت شدم و پاکش کردم و نوشتم "تسنیم یه دختر خوبه!" الان هم با مشکی نوشته why so serious؟ زیرش هم یه لبخند جوکر کشیده و ی عالمه HA HA HA... منم با آبی نوشتم because life is more than fantasy :)))
اگه اینقد بی حال و بی رمق نبودم سه تا دیگه از اون شمارهها تا یک ساعت دیگه خط میخورد. بی حال و بی رمق نیستم و اون سه تا تا یک و نیم ساعت دیگه خط خواهد خورد!
آقای احتمالا پنجشنبه برای شرکت تو مراسم ختم یکی از فامیلا میرن قم. ای خدا، مگه من نگفتم دلم قم میخواد؟ این همه دور و بریا فرت و فرت میرن قم، من چی پس؟
+ هماکنون (هماکنون یعنی دقیقا هماکنون) متوجه شدم که اون جمله متعلق به خود جوکر هست و من نمیدونستم! از جوکر بدم میاد، از هر جملهای که بگه هم :) انگار هرچی انرژی منفیه با دیدنش میریزه تو وجودم!
+ دعا :)
+ چیه نکنه میخواین واسه دعا التماستون کنم؟؟؟
- تاریخ : دوشنبه ۱۳ فروردين ۹۷
- ساعت : ۱۷ : ۵۸
- نظرات [ ۴ ]