مونولوگ

‌‌

.../چه افتاد این سر ما را که خاک در نمی‌ارزد؟


دلم می‌گیره که برای صحبت‌های جدی و حتی شوخیش، بقیه رو به من ترجیح میده! و چرا نده؟ کیه که بی‌تفاوتی ببینه و باتفاوت بمونه؟ تا به حال یک همچین کمبود عزت‌نفسی رو در خودم حس نکرده بودم! ابراز؟ ابدا!


+ برای مخاطب خاص، ولی نه معمول! (فرمونو صاف کنین از جاده خاکی برگردین به صراط مستقیم! دِهَه! ولشون کنی تا ثریا کج میرن!)

+ عنوان: رقیبم سرزنش‌ها کرد کز این باب رخ برتاب/... حافظ


  • نظرات [ ۲ ]
س _ پور اسد
۲۲ اسفند ۹۶ , ۰۱:۰۲

تو را آن به که روی خود ز مشتاقان بپوشانی

که شادی جهان گیری غم لشکر نمی‌ارزد


(وفقکم...)

پاسخ :

اون بنده خدا اشتیاقی نداره که! و ایضا خیلی وقتا من! 😅
زمستان ‌‌..
۲۲ اسفند ۹۶ , ۰۱:۵۴
تا اینجاش یه درده فقط و هزار درد میشه وقتی میخوای با تفاوت باشی بعد از یه عمر بی تفاوتی! 

پاسخ :

نه! فک نکنم از اونایی باشه که تا بخوای با تفاوت بشی بی‌تفاوت بشه! معمولا آقایون از این کارا بلدن :/
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan