وقتی برای کار اداری علیالخصوص کارهای مربوط به پاس از خونه خارج میشی، اصلا نباید انتظار داشته باشی امور طبق برنامه و روالی که بلدی و رایجه پیش بره. من که هر دفعه قبل از خروج از خونه، کلی زمانبندی و برنامهریزی میکنم، اما دریغ از اینکه دو دفعه، که کار مشابه هم داشته باشم مثل هم انجام بشه. اینه که علی اللّهی از خونه میام بیرون و خودم رو چونان توپ والیبال میسپرم به کارمندان گرامی تا هر طرف میخوان شوتم کنن و بدیهیه که گاهی هم بالکل اوت بشم. البته در مورد اینکه اونها هم ناگزیر از انجام این کاغذ بازیها هستن توجیهم :)
راستی کی گفته خانمها وراجترن؟ هماکنون که ساعت ۹:۸ دقیقه بامداده من تو سرویس دخترانهی دانشکده هستم که تعدادی پسر همینجوری پررو پررو سوار شدن و جالبه از احدی از خانمها صدا درنمیاد ولی این پسرا انگار بلندگو قورت دادن! انگار نه انگار سرویس خانمها رو سوار شدن. متجاوزینِ خودصاحبخانه پندار! فک کنم از این ترمکیها باشن، چون یکیشون هنوز گواهینامه نگرفته و قراره فردا بره دنبالش =))
- تاریخ : يكشنبه ۲۵ مهر ۹۵
- ساعت : ۱۱ : ۳۹
- نظرات [ ۰ ]