مونولوگ

‌‌

فلامرز خانِ احمد محمود

بحمد الله و المنه تموم شد. "درخت انجیر معابد"

از اول که شروع شد تا دیروز که به آخرای کتاب رسیدم، با خودم می‌گفتم بیام بگم چه کتاب فوق العاده‌ایه. هنوزم البته میشه گفت و خیلی‌هام میگن، ولی من دیگه نمی‌تونم اون شکلی بگم فُوْ قُل عاد ده! فقط بخاطر قسمت پایانی کتاب. پشت جلد دوم کتاب نوشته "کتاب از نظر ساختار، ظرفیت تازه‌ای از رئالیسم است که با سورئالیسم پیوند خورده است." همین بود، ولی آخر کتاب انگار تخیلی شد :/ تو رمان، رئالیسم رو می‌پسندم، تو فیلم تخیلی و فضایی! رو :)

در کل می‌تونم بگم بخووونیدش. از اون کتاباییه که قابلیت اینو داره نذارینش زمین. گرچه من فقط سر کار وقت می‌کردم بخونم و تو اتوبوس. بخاطر سفر و کارای قبل و بعدش هم یک ماهی مونده بود زمین.


+ چرا هرجا چش می‌گردونی دارن آلبوم سرگذشت قمیشی رو گوش میدن؟ چند وقت تب همایون، چند وقت تب قمیشی، چند وقت تب چاووشی... آهنگای تب‌دار :| (نه که خودم گوش ندادم😂)

  • نظرات [ ۳ ]
سه ‌شنبه
۱۶ آذر ۹۶ , ۰۸:۴۰
اسم کتاب آشناست!
چشم شیطون کر منم یه کتاب گرفتم دستم که بعد از 212 سال که منو جذب خوندن کرده :)

پاسخ :

عکس این کتابو قبلا همینجا گذاشتم اگه دیده باشین :)
اسم کتابتون چیه؟
سه ‌شنبه
۱۶ آذر ۹۶ , ۰۹:۲۷
یقینا همینجا دیدم! 
"بارات،آخرین قلم" 

خوندنش رو پیشنهاد نمیکنم البت!

پاسخ :

من که ترغیب شدم به خوندنش البته! از زندگینامه خوشم میاد، چون رئاله :)
ام شهرآشوب
۱۶ آذر ۹۶ , ۱۰:۲۵
اسمش آشناست. باید جالب باشه

پاسخ :

از نظر من خیلی جذابه :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan