مونولوگ

‌‌

کتاب

نامیرا رو خیلی وقته تموم کردم ولی هیچی به ذهنم نمیاد که بنویسم. مختصری که میگم نظر شخصیمه و صددرصد ناقص و احتمالا اشتباه. همین الان میگم اگه کسی قصد خوندنش رو داره اینا رو نخونه. چون خوندن کتاب با پیش‌داوری لطفی نداره. در کل اگه نظر منو بخواید کتاب متوسطی بود، در مجموع از صد بهش چهل و پنج تا پنجاه و پنج میدم. (این یعنی ارزش خوندن داره از نظر من)


اول اینکه یه سوالی رو مدام تو کتاب تکرار می‌کرد که در واقع یه شبهه بود. آخر هم کامل و دقیق بهش جواب نداد. حالا من که نمیخوام با خوندن این کتاب بفهمم امام حسین (ع) به حق بوده یا نه، ولی اگه کسی با یه همچین سوالی این کتاب رو بخونه فکر نمی‌کنم قانع بشه. اصولا جواب دادن به شبهات کار هر کسی نیست. به قلم کشیدنش هم.

نکته‌ی دیگه اینکه من می‌دونم کوفی‌ها ناگهان جبهه‌شون رو عوض کردن و تاریخ هم می‌دونه و کسی نمی‌تونه این رو انکار کنه. اما تو کتاب دلایل این تغییر وضعیت رو خیلی باز نکرده و سریع از روش رد شده. یا شاید هم به نظر من سریع بوده. منظورم اینه که بقیه‌ی قسمت‌های کتاب همه‌اش داره از حرف‌ها و حالات درونی افراد صحبت می‌کنه، به این قسمت که می‌رسه از ظاهر قضیه حرف میزنه و حدیث نفس کاراکترها خیلی بهش پرداخته نمیشه. برای من خیلی جالب‌تر بود اگه میومد میگفت که اونا به طمع چه چیزهایی یا از ترس چه چیزهایی این کار رو کردن. یا اینکه آیا جهلشون باعث این کار شده یا همون طمع و ترس و...

و آخریش هم اینکه فضای داستان خیلی محدوده. من دوست داشتم داستان حداقل نحوه‌ی پیوستن چندین نفر از اصحاب امام به سپاهشون رو تعریف کنه. برام جالب بود اگه می‌خوندم راجع به قصه‌های مختلف افراد مختلف سپاه امام. ولی خوب قصه فقط شامل یک نفر می‌شد.

بنظرم اومد نویسنده سعی داره بی‌طرفانه قضیه رو نگاه کنه. حالا چقد موفق بود رو خیلی نفهمیدم، چون خودم بی‌طرفانه نخوندم! ولی اینکه سعی داشت سوال (شبهه) ایجاد کنه بنظرم یه جور جسارت نویسنده رو می‌رسونه و به این معنیه که از جواب دادن نمی‌ترسه و مطمئنه جواب خوبی براش وجود داره. حتی اگه نتونه خواننده رو قانع کنه، این چیزی از ارزشش کم نمی‌کنه. چون خواننده اگه خواننده باشه به یه کتاب رمان بسنده نمیکنه و دنبال سوالی که ایجاد شده میره.


خلاصه که بخونیدش به ما هم بگید نظر شما چی بوده :)


امروز این دلبرا رو خریدم. عاشق طرح جلدشون شدم. اگه به جای کله‌ی احمد محمود مرحوم چیز دیگه‌ای میذاشتن یا کلا هیچی نمیذاشتن شاید حتی قشنگ‌تر هم میشد. سی صفحه خوندم و تا اینجا بد گرفتتم!

این گیاهان زیبا به نیابت از "انجیر معابد" حضور به هم رسوندن ;) یکیش مال منه یکیش مال هدهد :)

"درخت انجیر معابد" دو جلدیه.


  • نظرات [ ۴ ]
س _ پور اسد
۱۹ مهر ۹۶ , ۲۳:۳۹
سلام و خداقوت ... نقد خوب و صادقانه ایی داشتید ... برآنها اضافه کنید:
"نامیرا یک دوره‌ی فتنه‌شناسی است برای کسانی که در پی حق هستند و می‌خواهند بدانند که حق و باطل چگونه جابه‌جا می‌شوند. که حتی «عبدالله بن‌عمیر» با آن همه سابقه در جهاد با کفار تردید می‌کند که چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟
باید تا انتهای کتاب را بخوانی تا حس کنی چرا «اَنَس بن‌حارث کاهلی» خیلی قبل‌تر از واقعه‌ی عاشورا در کربلا به انتظار امامش نشسته است. اَنَس این‌قدر افق بلندتری دارد که  به «عبدالله بن‌عمیر» هم هشدار می‌دهد حرامیان و مسلمانان و مشرکان به زودی یکی می‌شوند! و بر بهترین خلق خدا هجوم می‌آورند."
شاید همین قدر برای یک رمان کافی باشد... عبرتهای عاشورا از درسها و چگونگی واقعه برای مسلمانان امروز بسیار مهمترند ... زیرا عاشورا در هر زمانی و با هر امامی قابل تکرار است .... فاعتبروا یا اولی الابصار
یاحق

پاسخ :

بله! اینکه برای کسی مثل عبدالله بن عمیر تشخیص حق و باطل سخت بوده، نشون میده که اون زمان چقدر باطل موفق بوده در بزک کردن خودش و تشبیه خودش به حق. چیزی که الان هم به نظرم خیلی زیاد اتفاق میفته.
بسیار سپاس از نکات خوبتون :)
دُچــــار ــــار
۲۰ مهر ۹۶ , ۱۰:۳۰
خوب شد اشاره کردین که دوجلدیه وگرنه برام سوال پیش اومده بود :)

پاسخ :

1038 صفحه! کی تموم بشه؟! اونم با این قلم!
serek یزدان
۲۲ مهر ۹۶ , ۰۰:۴۴
نقد خوبی نوشتی ...اما صادقانه بگم خیلی موافق نیستم باهات...به نظرم بیش از چیزی که گفتی کتاب ارزش داره...در وهله ی اول باید در نظر داشته باشی کتاب اصلا در پی رفع شبهه ی تاریخی یا یه نگارش تاریخی از شرح ماوقع کامل مثل لهوف و سایر کتب از این دست نیست و فقط از یه زاویه ی خاص از یه داستان خاص و مشهوره که احتمالا خواننده هر سطحی از آگاهی داشته باشه باهاش آشناست و اینجا فقط قراره یه داستان بخونه که یه سرش وصله به اون واقعه ی تاریخی پس وظیفه ی توضیح جزییات بیشتر راجع به سایر ابعاد رو نداره بلکه به قول خودت اگر راجع به سایر ابعاد فقط یه سوال و کنجکاوی هم در ذهن مخاطب ایجاد کنه برای مطالعه ی بیشتر در منابع تاریخی رسالت خودش رو انجام داده... به نظرم اگر به داستان یک نفر که تا به حال ناخوانده مونده درست و جزیی بپردازی خیلی بهتر از اینه که به داستان چند نفر کلی بپردازی...
و راجع به حدیث نفس هم باید بگم اگر همیشه نویسنده تمام حدیث نفس های شخصیتها رو بنویسه جایی برای قوه ی تخیل و کنجکاوی خواننده باقی نمی مونه اما اینکه هیچ کنکاشی در درون شخصیتها و انگیزه هاشون نداشته باشه هم داستان رو ضعیف می کنه به نظرم نامیرا این تعادل رو داره یعنی در واقع یه خط سیری از فکر و اون انگیزه هایی که درون شخصیت هست رو به ما می ده و قضاوت باقی لحظات رو به ما می سپره که این باعث میشه خیلی خودمونو جای شخصیت داستان بذاریم و به جاش فکر کنیم تا ببینیم سر بزنگاه چه تصمیم هایی می شه گرفت به خاطر همین میگن این کتاب برای فتنه شناسی خوبه و هزاران نکته ی دیگه که حوصله ندارم بنویسم ؛ )

پاسخ :

من که در حد نقد نیستم عزیزم. فقط چون گفته بودن اگه خوب بود بگو، منم گفتم. وگرنه هیچ‌وقت نیومدم اینجا کتاب نقد کنم. اگه بد میبود فقط میومدم میگفتم بده، اینکه من گفتم 45 تا 55 یعنی خیلی خوب😂 چون من به کتاب‌های خیلی قوی هم میگم 80 مثلا! تو عددی که گفتم سبک و قلم هم لحاظ شده که خیلی معمولی و متوسط بود.
اون که گفتم قصه در مورد افراد محدودیه، اشکال بر کتاب نبود، چیزی بود که من دوست داشتم جور دیگه‌ای باشه و برآورده نشدنش مسلما تقصیر نویسنده نیست!
اما چون اون سوالی که خود نویسنده ایجاد کرده بود کامل جواب داده نشد، نمی‌تونم نظرم رو پس بگیرم ;)
از نکات و نظرات خوبت بخصوص در مورد حدیث نفس ممنونم. گرچه برای این داستان خاص این نکته هم خیلی توجیه‌کننده نیست به نظرم. چون همه‌جا از این ویژگی استفاده کرده، اما دقیقا همونجا که نیاز به توضیح داشته رویه‌شو تغییر داده.
:)
serek یزدان
۲۲ مهر ۹۶ , ۱۱:۲۷
 ؛ )

پاسخ :

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan