صبحم به گشتن دنبال یه باشگاه خوب واسه پیلاتس گذشت که البته نتیجهای حاصل نشد. چون مسیرش دوره واسم و یکمم هزینهاش بیشتر از تصورمه. نمیتونم به باشگاه محلمون اعتماد کنم و بدنم رو بسپرم دست مربیای که معلوم نیست تأیید شده هست یا نه. البته اصلا پیلاتس نداره فک کنم.
یه نرمافزار دانلود کردم به نام Pedometer PRO که موقع پیادهروی اگه گوشیم باهام باشه تعداد قدمهام و سرعتم و مسافت طیشدهام و کالری مصرفیم رو محاسبه میکنه. من البته وزنم متعادل رو به پایینه (BMI حدود 19 یا یکم کمتر) ولی با این حال این برنامه نظرم رو جلب کرده.
و عصر...
و عصر...
عصر...
عصرم به فعالیت مورد علاقهام سپری شد: قنادی :) برای اولین بار چیزکیک درست کردم، از نوع شکلاتی. چون فر ندارم و نیز قالب کمربندی، تا حالا سراغش نرفته بودم. حالا امروز یه چیز کیک نپختنی درست کردم و مشکل دوم رو هم با گذاشتن پلاستیک فریزر تو قالب در حالی که گوشههاش بیرونه حل کردم. ولی چون ارتفاع کرم پنیری زیاد شده خیلی به مذاقم خوش نیومد. بار اوله چیز کیک میخورم خو... بقیه که هیچی اصلا... مایل به امتحان کردن هم نیستن:) دفعه بعد نصف میکنم مقدار مایهشو. میخواستم توش پنیر ماسکارپونه بزنم، رفتم بخرم فروشنده میگه پنیر چی؟؟؟ :) حالا نه اینکه خودم جایی بجز گوگلایمیج هم پنیر ماسکارپونه رو دیدم:) دیگه همون پنیر خامهای با خامه زدم.
مامان چند شب قبل آبگوشت پای گاو پخته تا الان داریم میخوریم:/ از بس زیاده... امشب دیگه نخوردیم. هیچ وقت از بیرون غذا نمیگیریم چون اقتصادی نیست، ولی امشب زنگ زدیم غذا آوردن. بقیه کوبیده خوردن من جوجه. نصفه خوردم دیگه نتونستم از بس بد بود. بعد دیدم کوبیده از جوجهشم افتضاحتره. صد هزار شکر به غذای سلف... واقعا سلف دانشگاه ما رو تو شهرمون میگفتن از همه دانشگاهها بهتره، بازم بچهها غر میزدن. ای دانشجوهای ناسپاس ;)
فردا قراره با آبجی ز بریم یه بیمارستان که تبلیغشو تو نت دیده. زایمان ایمن با همراه. اگه شرایطش خوب باشه من میشم همراهش موقع زایمان، اونوقت همش از کار ماماها ایراد میگیرم لجشون در میاد:):):)
- تاریخ : شنبه ۱۰ مهر ۹۵
- ساعت : ۲۲ : ۰۴
- نظرات [ ۰ ]