مونولوگ

‌‌

حساس نشو، حساس نشو!

یک بنده‌خدایی از دنبال‌شوندگانم یک پستی گذاشته بود راجع به یک موضوعی که من روش حساسم. موضع خود نویسنده خیلی واضح نبود. خواستم یک سوالی بپرسم، بلکم روشن شم. یادم افتاد از یک جایی به بعد به خودم قول دادم سوالی که جوابش بهم ربط نداره نپرسم!

+ هیچ‌کس رو مخفی/خاموش دنبال نمی‌کنم. 

+ اون سواله همینطور تو ذهنم وول می‌خوره! چیکارش کنم بنظرتون؟

+ یک یادی هم بکنم از محبوب‌ترین وبلاگم تا بحال! یک مهندس که حرفاش عجیب به دل می‌نشست، حذف کرد و رفت. خدابیامرزدش :)



++ جهت رفع بعضی تفاهمات و سوءتفاهمات! من خودم جزء دنبال‌شوندگان وبلاگ مذکور نیستم! یعنی این بنده خدا از این پست بی‌خبره!

  • نظرات [ ۱۴ ]
مریم /دلژین
۱۴ خرداد ۹۶ , ۱۶:۰۷
اگه واس من باشع ؛ راحت بپرس :) 

پاسخ :

نه عزیزم. از تو راحت می‌پرسم، خیالت تخت 😅
Mr. Moradi
۱۴ خرداد ۹۶ , ۱۶:۰۷
از اونجایی که «ازدواج‌» رو تگ کردین فکر نمی‌کنم ربطی به پست‌های من داشته باشه. :)) ولی اگه روزی سوالی به من ربط داشت بپرسید. فوقش واضح جواب نمیدم! اون بنده‌ی خدا هم فکر کنم همینطور باشه! فوقش دوست نداشته باشه و واضح جواب نده. معمولا همینطورن :دی

پاسخ :

نه! اگه برای شما بود، باید سیاست یا اریتروپویتین رو تگ می‌کردم! :)
ممکنه همینطور باشه که میگین، ولی ممکنم هست نباشه.

serek یزدان
۱۴ خرداد ۹۶ , ۱۶:۱۴
به نظرم سوال باید پرسیده بشه وگرنه تبدیل به شک میشه و سپس ظن و سپس بدگمانی و در آخر شناخت نادرست از طرف... اگر براتون مهمه که اون طرف در دایره ی محبوبیتتون بمونه بپرسید ازش 

پاسخ :

آره راس میگین، ولی خوب شاید تو این مورد خودم یه جایی سیکلو قطع کنم و نذارم نظرم عوض بشه :)
بعدشم اگه برگرده بگه "به توچه" (که احتمالشم کم نیست) دیگه باید ظرف بیارم محبوبیت! جمع کنم :)
Mr. Moradi
۱۴ خرداد ۹۶ , ۱۶:۴۰
اریتروپویتین :((( چجوری این اسم یادم رفت آخه :((

+ حالا به این رُکی هم نمیگه  «به تو چه» :| :)) ینی واقعا ممکنه به این رُکی بگه؟! اصن کنجکاو شدم بدونم کی هست که احتمالش هست بگه «به تو چه» D:

پاسخ :

اگه کامنتاشو نبسته بودین از همون حرفای کلیشه‌ای که به ما میزدن بهتون میزدم! که نمره‌محور نباشین و این نمرات بعدا یادتونم ممکنه نیاد و تأثیر خاصی رو روند شما نداره و و و... واقعا همینطوره، ولی ما نمی‌فهمیدیم و شما هم فک نکنم! :)
+ نه، به این رکی که نه، ولی نقل به مضمون چرا، احتمالش هست. :)
+ بله، فارغ از شخص مورد بحث، آدم به چیزای ناشناخته کنجکاوی نشون میده متأسفانه، آخرشم می‌بینه ارزش کنجکاویشو نداشته، گاها!
شارلِ پَنجُم
۱۴ خرداد ۹۶ , ۱۶:۵۷
با شهامت بپرسید ازش :)) فضای مجازی که این مسائل رو نداره! آزاد باشید اینجا و از ملت و کنش و واکنششون نترسید! واقعا اهمیتی نداره.

پاسخ :

خودم رو از اونایی می‌دونم که چیزایی رو به زبون میارم که بقیه نمیارن. این سوالمم خیلی خاص نیست، ولی قبلا واکنشی دیدم که تقریبا شوکه شدم، حس خوبی نبود. الان مثل اون موشه شدم که دوباره حاضر نیست به اون شاسی دست بزنه! :)
تبارک منصوری
۱۴ خرداد ۹۶ , ۱۶:۵۹
اون مهندسه،اسم وبلاگش گفتگوهای تنهایی نبود؟(مثلا من خیلی باهوشم! ولی جدی باهوشم) 

پاسخ :

دقیقا خودشه دختر باهوش :) میخوندیش یا قبلا که ازش گفتم یادت مونده؟
Mr. Moradi
۱۴ خرداد ۹۶ , ۱۷:۰۵
امتحان دیروز یه مثال نقض بود. چون من نود درصدِ چیزایی رو ننوشتم یا غلط نوشتم، یعنی همونایی که توی پست گفتم، کاملا بلد بودم، کاملا چندین بار قبلا و قبل امتحان خونده بودمش و درباره‌ی هرکدوم به راحتی می‌تونستم توضیح بنویسم. اگه توی یه موقعیت بی‌استرس بودم، این اسامی این‌طور از ذهنم نمی‌پرید. :/
+ کنجکاوی چیزِ بدی نیست. اینکه کنجکاوی انگیزه ایجاد کنه که آدم نادانسته‌هاش رو بدونِ آزار رسوندن به بقیه، بفهمه واقعا چیز خوبیه. البته این مورد اهمیت آنچنان نداره. منظورم کنجکاوی به صورت کلی بود. 
+ راستش کلا در این زمینه کنجکاو نشدم. اون حرف توی کامنت قبل همینطوری بود، از این جهت که اینقدر رُک ندیده بودم. و گفتید که اینقدر هم حالا رُک نمیگن :)) 

پاسخ :

روزگاری هم میاد که شما به کسی میگید که انقد حرص نمره رو نزن! :):):)
+ اتفاقا خیلی موافق کنجکاوی‌ام!
+ :)
تبارک منصوری
۱۴ خرداد ۹۶ , ۱۷:۴۹
😆 
میخوندمش و یادمه لینک یکی از پستاشو گذاشته بودی. :) 

پاسخ :

بله بله! حیف شد اون پستو کپی نکردم، حیف :(
تبارک منصوری
۱۴ خرداد ۹۶ , ۱۸:۰۱
درباره روز مهندس بود :) 
قشنگ املتشون کرد با اون نقدی که نوشته بود :) 

پاسخ :

خیلی واقعا حال کردم با اون پست، حالا نه اینکه راجع به مهندسا بود، چون حرف حق بود! میتونست این حرف حق راجع به کار من باشه، بازم خوشم میومد.
+ حالا میگم شما که انقد باهوش و با اس‌تِدادی! متن پست یادت نمونده؟ :)
غمی ‍‍
۱۴ خرداد ۹۶ , ۲۰:۱۷
هرکسی هر سوالی دوست داره می‌تونه بپرسه، به شرطی که بپذیره اون فردم هر پاسخی دوست داشت بده.

پاسخ :

آره دیگه. دقیقا همین مسئله رو پذیرفتم، بنابراین اگه سوالی بپرسم که جواب ناخوشایندی بگیرم، از دست خودم عصبانی میشم که جزء بدترین ناراحتیاست.
دایی ‌‌جان
۱۴ خرداد ۹۶ , ۲۲:۴۶
یکی از قدرتهایی که من ندارم و خیلی دوست دارم داشته باشم ، قدرت "نه شنیدن" هست! خیلی بزرگتر از قدرت "نه گفتن"ه از نظر من ...
برای یه درخواست کمک ساده هم دچار چالش میشم که اگه طرف گفت نه چی؟! رو انداختم و روم زمین افتاده...چه فاجعه ای! 
باشد که به حق ماه مبارک هدایت بشم :( 

+برای شما میشه قدرت "به توچه" شنیدن ! 

پاسخ :

در قیاس، "نه" شنیدن سخت‌تر از "به تو چه" شنیدنه!
دعاتونو کلی‌تر میکردین، ما هم شامل شیم :)
الف سین
۱۴ خرداد ۹۶ , ۲۲:۵۲
:))))
++ :))))

پاسخ :

:))))
++ به چی می‌خندین؟
سیامک پور اسد
۱۵ خرداد ۹۶ , ۰۰:۰۳
سلونی ؛ قبل ان تفقدونی ......... والامرالیکم

پاسخ :

باشه، اگه یکیو پیدا کردم که فهمیدم سعی می‌کنه مثل امام علی جواب بده ازش می‌پرسم :)
تبارک منصوری
۱۵ خرداد ۹۶ , ۰۰:۵۵
نه دیگه منو وارد این بازیای پیچیده نکن! 😅😅

فقط یه چیز یادم مونده اونم درباره یکی از دانشجوهای دختر بود که پرسیده بود اون دوتا پرانتز چی ان؟ که بعد معلوم میشد x بوده و اون تصور میکرده پرانتزن! که البته ربطی به اون پست نداشت ولی چون خیلی عجیب و خنده دار بود تو ذهنم مونده! :) 

پاسخ :

شما خودت وارد بازی باهوشا شدی :)

😅😅😅
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan