مونولوگ

‌‌

تزریق

چقد خوشحال شدم وقتی دیروز چههههار نفر از کسانی که اصلا و ابدا انتظارش رو نداشتم بهم تبریک گفتن!

اول حاج‌آقای صفریان با اون دعای خوبشون :) با وجود آشنایی خیلی کوتاه.

دوم سمیرا عالم‌خواه با اینکه ارتباطاتمون خیلی خیلی کمه :)

سوم جمیله* که دیگه اصصصلا فکرشو نمی‌کردم :)

چهارم فاطمه صالحی عزیز که انگار از پیامش بیشتر از هر کسی خوشحال شدم، نمی‌دونم چرا ولی یه خلوصی و یه حس خوبی تو این دختر می‌بینم :) پاییز، حدود پنج روز تو سفر شمال با هم هم‌اتاقی بودیم.


* ایشون از اقوام دوره که ازدواج کرده و حالا مشهد زندگی نمی‌کنه، چندی پیش خانواده‌شون برای پسرشون اومده بودن خواستگاری هدهد، اتفاقاتی افتاد و قبول نکردیم. کاش ولی به همین سادگی تموم میشد، صبح بعد خواستگاری گل و شیرینی‌شون رو پس فرستادیم :/ البته خدا رو شکر روابط به هم نخورد و رفت‌وآمدها پابرجاست :) برادرشون هم که مدتیه ازدواج کردن ان‌شاالله خوشبخت بشن.



+ با اسم و رسم کامل ذکر کردم تا همیشه یادم بمونه خوبیشون :)

  • نظرات [ ۵ ]
دچــ ــــار
۱۶ ارديبهشت ۹۶ , ۰۸:۳۶
خبریه؟ 
ماهم تبریک بگیم یعنی؟ :)

پاسخ :

دیروز روز ماما بود.
خود روز خیلی مهم نبود، تبریکای غیرمنتظرانه مهم بودن :)
دچــ ــــار
۱۶ ارديبهشت ۹۶ , ۰۹:۵۱
غیرمنتظره تبریک میگم پس:)

پاسخ :

هی می‌گفتم "غیرمنتظرانه" درسته؟ یه‌جوری نیست؟ یعنی سر همچین بدیهیاتی می‌مونم! :|
بعدا نوشت: ممنون :)
دچــ ــــار
۱۶ ارديبهشت ۹۶ , ۱۱:۰۷
یجوری نیست؟ 
+ معمولا نمیگن اینجوری :)

پاسخ :

ببخشید قند خونم افت کرده یکم گیج می‌زنم!
منظورتون اینه  که "یجوری" رو غلط نوشتم؟
خانم اشک
۱۶ ارديبهشت ۹۶ , ۱۳:۵۳
منم دیشب فهمیدم
ولی نت نداشتم خواهر
پساپس روزت مبارک

پاسخ :

خیلی ممنون :)
Mr. Moradi
۱۶ ارديبهشت ۹۶ , ۱۵:۱۷
نمیدونستم ماما هستین... روزتون مبارک باشه :) 

پاسخ :

متشکرم :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan