مونولوگ

‌‌

یک رویا از ته ژرفای قعر اعماق دلم :)

 

دوست دارم یه دکه‌ی چرخدار یخچالی داشته باشم. شب‌ها بیام خونه دونات و کیک و کلوچه و شیرینی بپزم و خامه و شکلات بزنم و بسته‌بندی ساده‌ای بکنم، صبح‌ها و عصرها هم برم پارک، کنار زمین بازی بچه‌ها بشینم و دونه دونه کیک و شیرینی بفروشم.

یه سماور چای هم داریم البته، برای پدر و مادرهایی که با بچه‌ها میان :)

 

  • نظرات [ ۴ ]
احسان ‍‍
۱۸ اسفند ۹۹ , ۱۱:۰۲

همین که چایی هم باشه عالیه. :)

پاسخ :

ما به همه‌جاش فکر کردیم :)
Reyhane R .
۱۸ اسفند ۹۹ , ۲۳:۴۳

سلام.چه باحال(:

من دیشب کلی بهش فک کردم و خیال پردازی کردم.

کاشکی بشه!

پاسخ :

سلام
من اون موقع که اینو نوشتم انقد هیجانی شده بودم که دوست داشتم همون نصف شبی بلند شم برم شروع کنم :))
کاشکی :)
واران ..
۲۰ اسفند ۹۹ , ۰۱:۵۵

نسکافه ندارین ؟:دی

بستنی چطور ؟!:)))

 

 

سلام 

آقا اسم دونات گفتی شب اول اینو خوندم زودی یاد خاطره بچگیم افتادم کلاس پنجم ابتداییم که برای اولین بار فروشندگی رو تجربه کردم :)

 

بعد اومدم از اون خاطره ام  تو کانالم رو نمایی کردم و نوشتم :))

ولی دلم پیش دوناتت موند :)

نتیجه اینکه شبا از اینا ننویس 😅😅

شبا من شیرینی از کجا بیاریم عامو ؟:))

 

 

پاسخ :

علیک سلام

نسکافه نه، کاپوچینو ولی داریم ;)
بستنی هم نچ :)

من که این رویا رو برای مامانم تعریف کردم، گفت خودت بری بفروشی؟؟؟ اصلا یه تابوئه براشون :)

نه، نتیجه اینه که شبا پستای منو نخونی :دی
^_^ khakestari
۲۱ اسفند ۹۹ , ۱۸:۵۱

من مشتری ثابتت میشدم :)

چه  تصور بی غل و غش و قشنگی....

چرا ما گاهی انقدر زندگی رو پیچیده میکنیم؟ یا بهتره بگم چرا نمیگذارن ماها این خواسته های ساده رو واقعی کنیم؟

پاسخ :

منم از اعتمادت سوءاستفاده می‌کردم و دولاپهنا باهات حساب می‌کردم 😆😁😂

آینده‌ی من تو ذهنم همین‌قدر ساده است. ولی واقعا فکر نمی‌کنم بهش برسم.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
Designed By Erfan Powered by Bayan